ازاین رو اهل سنت به طور عموم ازفجایع کربلا اظهار نفرت وانفجار نموده اند .البته چگونگی ابزار تالم آنان متفاوت بوده است ، برخی همچون شیعیان، افزون بر امیرکاروان عاشورا ،بر آمران ومباشران این فاجه لعن فرستاده اند وشماری پس از اظهار تاسف وغم نسبت به واقعه کربلا ، پی آمدهای معنوی و کرامات بی مانند شهادت جانسوزآل رسول صل الله علیه وآله وسلم را نگاشته وعمق جنایت عاملان عاشورا از این رهگذر تصور نموده اند . (2)تعریف لغوی «عزا»عزی [عزاء] تسلی دادن ، آرامش یافتن ، خود راتسلی دادن ، عزّی: دلداری دادن ، تسلیت گفتن به کسی [به سبب درگذشت کسی یا فقدان چیزی] همدردی کردن باکسی مثلاً بازماندگان میتی . تعزّی الف: صبراختیاکردن ،تعزی عن ، خود را تسلی دادن در امرناگواری اتعزی ب : خود را تسلی دادن با ....؛ تسکین یافتن در .....عزاء:سنگینی، وقار ، متانت ، تسلی ، آرامش تسلیت ، غمگساری، دلداری ، مراسم عزاداری ، تعزیه ج : تعازٍ: تسلی، دالداری، آسودگی وآرامش ، همدردی ، تسلیت، غمگساری رَقَعَ تعزیتهُ ابزار همدردی کرد ، تسلیت گفت واژه ی عزاداری وسوگواری مانند واژه های صلات ، حج وزکات اصطلاحی شرعی نیست که شناخت آن نیازبه تعریف شارع مقدس داشته باشد بلکه واژه ای است آیینی که نشان دهنده ی رفتار ومراسم خاصی است که در مواقع خاص توسط اقوام وملل گوناگون انجام می شود . البته در روایات و منابع تاریخی الفاظی وجود دادر که می توان آن ها را با معنای برابر دانست ؛مانند عزا ماتم یا نوحه یاتسلی ،رثا ومرثیه.(3)یکی ماتم ودیگر رثاومرثیه .واژه های تسلی ،تعزی ونیاحه نیز هرکدام در برگرنده آثار ولوازم برگزاری مراسم عزاست ، زیرا عزاداری عبارت است از اجتماع گروهی از مردم که سعی می کنند با قرائت قران ، خواندن مرثیه وسرودن شعر ، بازماندگان را تسلی دهند وبه صبر توصیه نمایند . از روزی که بشر ، به دنیا آمد وسپس با پدیده مرگ وحوادث تلخ روبرو شد بااین واژه ها آشنا گردید . انسان موجودی است که آنچه را که با وجود و هستی خود ناسازگار ببیند ناپسند دانسته وباآن مبارزه می کند و اگر نتوانست در مقابل آن دست به دفاع بزند با ابزار اندوه ، گریه و...به مقابته با آن وآرام سازی دل خود می پردازد .گاهی نیز این مراسم برای احیاء شعائرالهی وخاطره ی زندگی پیامبر اسلام (ص) وسایرامامان برگزار می شود که آثار فراوان وثمرات به همراه دارد .عزاداری چیست؟عزاداری از مقوله یا وذکراست .یاکسی که به علل طبیعی یا غیرطبیعی از قبیل قتل ، حادثه وامثال این ها از دنیا رفته است. شکی نیست که انسان موجودی است که طبیعتاً فراموش کاراست ونسبت به چیزهایی که توجه به آن ها برایش مفید است ،دچار غفلت می شود. دراین واقع یاداوری آن مورد انسان را از ابتلا (4)به حوادثی که برایش مضر ویا هلاک کننده است . نجات می دهد و از آثار خوب توجه به ان موضوع ، بهره مندی می سازد یک اصل کلی ویکی ازقوانین مهم خلقت این است که غفلت از چیزی که دچار خسران دنیایی و یا هر وسیله ممکن او را متوجه آن مهم کرد غفلت او را برطرف ساخت .(منبع سایت روزدهمبرچسپ امام حسین ع عزاداری هاعزا مرثیه عاشورا روضه)فلسفه عزاداری براهل بیت (ع) وفواید آن چیست ؟ (فایده عزاداری )فلسفه و حکمت عزاداری را می توان در امور زیر ، رهیابی کردالف:محبت ودوستی :قرآن وروایات دوستی خاندان رسول اکرم (ص)واهل بیت(ع)را برمسلمانان واجب کرده است (1)روشن است که دوستی لوازمی دارد محب وصادق کسی است که شرط دوستی را چنان که باید وشاید _ به جا آورد .یکی از م(5)مهم ترین لوازم دوستی ، همدردی وهمدلی با دوستی در مواقع سوگ یا شادی آنان است (2) ازاین رو احادیث ، بریایی جشن وسرور در ایام شادی اهل بیت (ع) وابزار حزن واندوه در مواقع سوگ آنان ، تاکید فراوان شده است .حضرت علی (ع) در روایتی می فرماید : یفرحون لفرحنا ویحزنون لحزننا (3) شیعه وپیروان ما در شادی وحزن ما شریک اند .امام صادق (ع) می فرماید : شیعتنا جز منا خلقوا من فضل طینتنا یسوؤهم ما یسؤنا ویسرهم ما یسرنا (4)شیعیان ما پاره ای از خود مابوده واز اضافه گل ما خلق شده اند؛ آنچه مارا بدحال یا خوشحال می سازد ، آنان را بد حال وخوشحال می گرداند.وظیفه عقلانی وشرعی ، ایجاب می کند که در ایام عزاداری اهل بیت (ع) حزن واندوه خود را به زبان حال ، یعنی بااشک ، آه وناله وزاری از نظر خوراک باکم خوردن وکم آشامیدن مانند افراد غم زده (5) واز نظر پوشاک ، باپوشیدن لباس که از حیث جنس ورنگ ونحوه پوشش در عرف ، حکایت گراندوه وناراحتی است ، آشکار سازیم .(6)ب) انسان سازی : ازآنجا که در فرهنگ شیعی ، عزاداری باید از سرمعرفت وشناخت باشد همدردی با آن عزیزان ، در واقع یادآوری فضایل ، مناقب وآرمان های آنان بوده وبدین شکل ، آدمی را به سمت الگو گیری ومعرفت در مجالس عزاداری شرکت می کند ، شعور وشور ، شناخت وعطفه زا درهم می آمیزد وهنگام خروج از مراسم عزاداری دنبال پیاده کردن اوصاف محبوب در وجود خویشتن است.(ج)جامع سازی:هنگامی که مجلس عزاداری ، موجب انسان سازی گشت ؛ تعبیر درونی انسان به عرصه ی جامعه نیز کشیده می شود وآدمی می کوشد تا آرمان های آنان وپیاده کردن آنها فراهم می سازد. به همین دلیل می توان گفت یکی از حکمت های عزاداری ،ساختن جامعه بر اساس الگوی ارائه از سوی اسلام است .(د) انتقال فرهنگ شیعی به نسل بعد : کسی نمی تواند منکر این حقیفت شود که نسل جدید در سنین کودکی ، در مجالس عزاداری با فرهنگ اهل بیت(ع) آشنامی شوند . به راستی عزاداری ومجالس تعزیه یکی از عناصر وعوامل برجسته ای است تا آموزه های نظری وعملی امامان راستین ، به نسل های آینده منتقل شود . مراسم عزاداری به دلیل قالب و محتوا بهترین (7) تعلیم وتربیت نسل جدید وآشنایی آنان باکردار اهل بیت (ع) است . (1) شوری (42) آیه 23؛ هود (11)آیه29؛ میزان الحکمته ، ج 2،ص236(2) المحبه الکتاب فی سنه ، ص 169_ 170و181_182(3) بحارالانوار،ج 44،ص287(4) امالی ،ص3.5 (5) تاریخ الناحیه الامام الشهیدحسین بن علی علیه السلام ،ج 1 ،ص157_159اهمیت مجالس حسینی درفرهنگ اهل بیت (ع) مجالس حسینی اهمیت خاص یافته و در مورد بزرگداشت آن ، احادیث وروایات فراوانی از طریق اهل تسنن و تشیع رسیده است .عبدالله بن فضل هاشمی از امام صادق (ع) در این مورد پرسید : چرا روز رحلت پیامبر (ص) وامیرالمومنین (ع) وسایر اهل بیت (ع) همانند مرسم بزگدشت شهادت حضرت بن علی (ع) بزرگ ترین مصیبت تاریخ روی داد ورفتن او به منزله رفتن جمع اصحاب کسا است که گرامی ترین خلق خدا در روی زمین بودند . (6) (8)برای زنده داشتن یا ونام واهداف امام حسین (ع) بهترین راه همان تحریک عواطف واحساسات است، زیرا انسان برای پیروی از مکتب حسینی عتاوه بر شناخت و آگاهی از وقایع ومقاصد عاشورا، نیاز به انگیزه های روانی دارد ، یعنی علاوه بر معرفت که چراغ راه است ، نیاز به محرک هم لازم است که ان همان انگیزه های عاطفی وروانی است . مجالس روضه خوانی ، سینه زنی استفاده از لباس سیاه ، علم وعلامت وسایر . مظاهر عزاداری به ویژه اگربا رعایت موازین شرعی همراه باشد . به نحو زیبایی مخاطب را تحریک نموده وبه دنبال اسوه کامل خواهد کشید، امابررسی های عالمانه وبحث های محققانه وسخنرانی های عادی به تنهای چنین انگیزه ای را نمی تواند بر شنونده ایجاد کرده وحرکت آفرین باشد . هم چنین اگر مراسم بزرگداشت حماسه عاشورا به غیر از سوگواری وگریه بود ، بازهم نمی توانست چنین نقشی را ایفاکند ومجالس شادی وغیره نمی تواند انسان مقاوم ، با استفامت وشهادت طلب تربیت کند ، چرا که خنده وشادی بیش تر جنبه خودی وشخصی دارد ؛ اما گریه در اغلب موارد خود را فراموش کردن وبا محبوب هماهنگ شدن است (7) (6) علل الشرایع ،ج1،ص226(7)مجموعه مقالات عاشورایی ،چاپ نشده موسسه ی فرهنگی هنری فرهنگ عاشورا،دز فول 1388(9)فصل دومتاریخچه شبه عزاداری از دیدگاه فریقین (1)سابقه عزاداری برای امام حسین علیه السلام یکی از موضوعات مهم که قبل از طرح پشینه عزاداری برای امام حسین ع لازم به یاد آوری است ، حجیت و فضل الخطاب بودن اعمال پیامبر برای مسلمانان و الگوی حسنه بودن آن حضرت در ابعاد گوناگون زندگی برای پیروانش می باشد . اهل سنت سیره پیامبر بزرگوار اسلام الاتباع می دانند . به گواهی اهل سنت ، عزاداری برای سیدالشهدا(ع) سابقه ای به درازای تاریخ اسلام دارد وبه وضوح این نکته را بیان نموده اند که ،آن حضرت نخستین فردی بود که از شهادت فرزندش حسین بن علی علیه السلام خبر داد و برای مظلومیت وی اشک ریخت . امام حسین علیه السلام نقل کرد ام سلمه خبر داد : جبرئيل نزد رسول خدا بود و تو پیش من بودی وناگهان گریستی پیامبر فرمود :بگذار فرزندم را . من تو را رها نمودم ، پیامبر تو را برداشت ودر آغوش کشید . جبرائيل پس از دیدن این منظر پرسید : آیا دوستش داری ؟ پیامبر پاسخ داد : بلی . جبائيل گفت :همان امت شما به روی او را خواهند کشت . آیا می خواهی خاک سرزمین (10)را که در آنجا گشته می شود به تو نشان بدهم وآن را ببینی ؟ گفت :بلی . پس جبرائيل باهيش را گشود و زمین کربلا را نشان داد ....پیامبر از آن حالت بیرون آمد ودر دستش خاک بود ....(1) (1)(سبط ابن جوزی. تذکرة الخواص ، تحقیق بحرالعلوم ، تهران ، نینوی ص 250 \ سند احمد ج 4 ،ص 122\ ذخائرالقبي ص164\ وتاریخ دمشق ص168)ابن سعد ، از مورخان ورجال شناسان معروف اهل سنت نقل می کند « علی در یکی از سفر هایش از کربلا عبور می کرد وعازم صفین بود وهنکامی که در مقابل قریه نینوا رسید ، از همراهان پرسید: برای این سرزمین چه گفته می شود ؟ پاسخ داده شده . کربلا ، باشنیدن نام کربلا ، امام به گریه افتاد به اندازه ای که اشک هایش جاری شد وزمین را ترکرد .سپس افزود: روزی بر پیامبر اکرم ص وارد شدم در حالی که وی می گریست . پرسیدم : چه چیزی شما را به گریه واداشته است ؟ حضرت فرمود : جبرائيل چند لحظه قبل نزدم بود وبه من خبرداد که فرزندم حسین در کناره فرات به قتل می رسد . جایی که برایش کربلا گفته می شود . بعد جبرائيل مشتی از خاک آن را به من داد ومن آن را بوییدم ونتوانستم جلوی اشک خودم را بگیرم . (2) (11)(2)( تذکرة الخواص ،ص 250\ ابن حجرالعسقلانی ، تهذیب التهذیب ، ج 2 ، بیروت ،دارالفکر ،ص 300\ ابوبکر المیثمی ، مجمع الزواید ،ج 9 ، بیروت ،دارالکتاب العربی ،1402ص187)از عبدالله بن وهب زمعه روایت شده که گفت : ام سلمه به من خبر داد که رسول خداص شبی برای خوابیدن درازکشید ، سپس بیدار شد در حالی که گرفته وپریشان بود . دوباره حضرت دراز کشید وخوابش برد ، بعد مضطرب وپریشان از خواب بیدار شد . این بار اضطراب وی غیر از اضرابی بود که در مرتبه نخست مشاهده کردم . بارسوم حضرت دراز کشید واین بار که از خواب بیدار شد ، در دستش تربت سرخی بود که آن را می بوسید . سپس من گفتم : یا رسول الله این تربت چیست ؟ حضرت فرمود : جبرائيل بریم خبرداد که این (اشاره به حسینش نمود ) در زمین عراق کشته می شود . به جبرائيل گفتم خاک زمینی را که حسینم در آنجا شهید می شود نشانم بده ...واین تربت همان سرزمبن است (3)همین روایت از احمد حنبل نیز نقل شده ومنابع مختلف اهل سنت آن را مورد اهتمام قرار داده اند . (3) محمد بن عبدالله الحاکم النیشابوری ، المستدک علی الصحیحین ج 4 ،بیروت ،دارالکتب العلمیه ،1411،ص ،440\احمد بن عبدالله الشافی ، ذخائرالعقبی فی مناقب ذالقربی ،(12) ، بیروت ، دارالمعرقه ص 8 _ 147\ ابوالقاسم سلیمان ابواحمدالطبری ،المعجم الکبیر ، ج 3 بیروت دار احیاء التراث العربی ص 1.9امانت پیامبر نزد ام سلمه منابع اهل سنت افزون برسوگواری های متعدد پیامبر برای امام حسین علیه السلام ، ازیکی امانت های پیامبر نزد همسر بزرگوارش ام سلمه پرده برداشته اند .ترمذی یکی از صحاح نویسان معروف اهل سنت ، نقل می کند که سلمی گفت :خدمت ام سلمه رسیدم و اوگریه می کرد .از ام سلمه پرسیدم : چرا گریه می کنی ؟ او در پاسخ گفت . رسول خدا را دیدم (در خواب ) سر و صورت ومحاسن آن حضرت پر از خاک بود . عرض کردم : ای رسول خدا شما را چه شده است ؟ حضرت فرمود : همین حالا شاهد کشته شدن حسینم بودم .(4) (4)محمدبن عبدالله الحاکم نیسابوری ،المستدرک علی الصحیحین ج5،بیروت دارالکتب العلمیت، ص 165.از ابن عباس روایت شده است : پیامبر خدا را نیم روز در خواب دیدم که پریشان وخاک آلود بود وشیشه ای پر از خون در دست داشت . عرض کردم : ای پیامبر خدا ، این چیست ؟ در (13)جواب فرمود : این خون حسین و اصحابش است که امروز پیوسته در این شیشه جمع کرده ام . ابن عباس گفت آن روز پیش از آن به شهادت رسیده بود (5)المستدرک علی الصحیحین ج4،ص 439\خطیب بغدادی ، تاریخ بغدادی ،ج1،بیروت،ص142\العجم اکبیر ج3،ص110\النعیم المقیم العترة النباء العظیم ص102،نخستین سوگواری ها پس از عاشورا طبری داستان عبور خاندان امام حسین ع توسط لشکریان یزید از مسیر قتلگاه را یاد آورشده وذکر مصیبت حسین ع که توسط خواهرش زینب هنگام دیدن پیکر غریب به خون وبی سر برادر بر زبان آورده شده است . این گونه گذارش می کند : یامحمداه یامحمداه درود فرشتگان آسمان برتو . این حسین است که در بیابان افتاده ، باخون خود آغشته گردیده، اعضایش قطه قطه شده . یا محمداه : دخترانت اسیر شده اند واولادت از دم تیغ گزرانده شده اند که بر پیکرشان باد می ورزد... وی در ادامه می افزاید : بااین جملات وکلمات که زینب ادا کرد ، همه حاضران ودوست و دشمن اشک ریختد، (7)سوگواری سیدالشهدامحفل جشن وشادمانی یزید را به مجلس عزا تبدیل کرد .(14) یزید پس از ورود اهل بیت پیامبر ، سرامام حسین را در طشتی در مقابل نهاد ولب ودندان آن حضرت را به چوب بست واشعاری را ، که نشانگر مستی او در رضایت از انتقام کشته گان بدر واحد بود ، برزبان راند .مردی از اهل بیت . که اتفاقا از اصحاب پیامبر بود ، تاب نیاورد و خطاب به یزید گفت : آیا با نی بر لب و دندان حسین می زنی ؟ تو همانا جوبت را بر جایی می زنی که من خود دیدم پیامبر آن را می بوسید . ای یزید تو در روز قیامت محشور خواهی شد وابن زیاد شفیعت خواهد بود . واین سرمبارک در روز قیامت از راه می رسد در حالی که محمد ص او را شفاعت می کند (9) (7)تاریخ الطبری ، ابوجعفر محمد بن جریر طبری ،ج5 ،تحقیق ابوالفضل ابراهیم ،بیروت ،درالتراث، ص 454 .(9)همان ،ص454 و 464 \العقدالفرید،ج4، ص358.حضور امام رضا علیه السلام وهدایت عزاداری هاامام رضا علیه السلام خود رهبریت عزاداران را به عهده گرفت .آن حضرت در دهه محرم به طور منظم وهمهساله در سوگ جدش امام حسین ع نشست دعبل خزاعی ، از شاعران نامدار شیعه می گوید : خدمت مولایم امام رضا رسیدم ، دیدم آن حضرت همراه اصحابش به سوگ نشسته است . آن بزرگوار با مشاهده من فرمود:(15)ای دعبل می خواهم شعری بگویی : زیرا رین روزها ،ایام حزن واندوه مااهل بیت است وروزهای سرور دشمنان ،بخصوص بنی امیه است . ای دعبل ، هرکس برمصیبت ما بگرید یابگریاند اجرش با خداست . ای دعبل ، هرکس چشمش برمصیبت ما اشک بریزد وبگرید همراه ودر زمره ما محشور می شود . ای دعبل ، هرکس برمصیبت جدم حسین بگرید البته خداگناهان او را می آمرزد .آن گاه دستور داد پرده ای میان ما واهل بیت حرم زدند وفرمود که در پس پرده بنشینند ودر مصیبت جدخود بگریند .در این هنگام به من فرمود :ای دعبل . بر حسین ع مرثیه بخوان ، مادامی که تو زنده ای یاور و مدح کننده ما هستی . پس هرچه توانستی از یاری ما کوتاهی نکن . آن گاه من گریستم و اشعار زیر را در آن مجلس عزا خواندم :ای فاطمه ،اگر زنده می بودی ومی دیدی که حسین جنگید وبالب تشنه در کنار نهر فرات کشته شد . در آن صورت ای فاطمه ، نزد پیکرش بر سر وصورت می زدی واشک هایت را برگونه وصورت جاری می کردی .ای فاطمه . ای دخت بهترین انسان . برخیز وماتم نما . اختران آسمان در بیابان ها افتاده اند .مقابری در کوفه و قبری در مدینه ودیگری درفخ : درود وسلام بر همه آن ها .قبوری در کنار رودخانه در جنب کربلا که حجله گاهای آن ها بر کناره فرات . برلب فرات بالب عطشان جان باختند . ای کاش پیش از حسین جان می دادم .(16)به خدا شکایت می کنم که ذکر مصیبت آن ها به من جام عزا وبی تابی را نوشانده است .دختران (زیاد) در قصر هامصون بودند ، اما دختران پیامبر ص هتک حرمت می شدند . خاندان زیاد در قلعه در امنیت بودند واهل بیت پیامبر ذر بیابان ها اسیر . خاندان پیامبر حرمتشان شکسته می شد وبه اسارت برده می شدند و دودمان زیاد در پس پرده و باامنیت می زیستند .(16) (16)ابوالفرج اصفهانی ، الاغانی ،ج20،بیروت ،داراحیاء التراث العربی،بی تا ،ص148 فصل سومدیدگاه وهابیت به عزاداری امام حسین علیه السلام *آیت الله دکتر حسینی قزوینی:ان الحسین مصباح الهدی وسفینة النجاة . وقال الصادق علیه السلام :کلنا سفن النجاة ولکن سفینة جدی الحسین اوسع وفی لجج البحار اسرع .امام صادق ع فرمود :همه ما اهل بیت کشتی های نجاتیم ولی کشتی جدم حسین ع وسیع تر ودر عبور از امواج سهمگین دریاها سریع تر است (17)بحار الانوار.ج26 ، ص322، حدیث 14توجه وتوسل به آقا امام حسین (علیه السلام) بیش از هر چیزی نتیجه بخش تر است ویکی از یاذاش های خداوند که به امام حسین ع در ازای جانبازی وشهاذتش داده، اجابت دعا تحت قبه آن بزرگوار است .ما همه آن دسته از علیزانی که کربلای معلی و در جوار حرم ملکوتی و صحن آن بزرگوار هستند، ان شاء الله ما را از دعای خود فراموش نکنند « دیدگاه وهابیت به عزاداری امام حسین ع»1_ ابن تیمیه حرانی ابن تیمیه حرانی ، بزرگ نظریه پرداز وهابیت ،متوفان 728 هجری ،کتابی به نام منهاج السنه دارد که آقای سقاف از علمای بزرگ اردن است که می گوید :ماباید به جای منهاج السنه،منهاج البدعه نام بگذاریم .دراین کتاب کتاب منهاج السنه ،جلد اول ،صفحه52 ،زمانی که به عزاداری امام حسین ع می رسد ،آن رانستجیر باالله یک عمل احمقانه می داند ومی گوید ومن حماقتهم اقامة الماتم والنیاحة علی من قتل من سنین عدیدة....از حماقت های شیعه این است که هر سال ماتم می گیرند و نوحه سرایی می کنند ،برای امام حسین ع که سالها قبل به شهادت رسیده است (ابن تیمیه ،منهاج السنه، ج1،ص 52 )(18) وهم چنین در این منهاج السنه یا منهاج البدعه ، جلد4، صفحه334 تعمیری دارد : وها الشیطان بسبب قتل الحسین رضی الله عنه یحدث للناس بدعتین بدعة الحزن والنوح یوم عاشوراء ....وکذالک بدعة السرور والفرح.شیطان به خاطر شهادت امام حسین علیه السلام دو بدعت درمیان مردم ، رواج داده ، بدعت محزون شدن وگریه کردن برای او ونوحه سرایی وعزاداری در روز عاشورا دایم وبدعت سرور وشادی که ما اهل سنت در روز عاشورا داریم .(ابن تیمیه ، منهاج السنه ،ج4، ص3342_ محمد بن عبدالوهاب محمد بن عبدالوهاب ،مؤسس تشکیلات وهابیت ، متوفای 304\هج ،کتابی دارد به نام رساله فی الرد علی الرافضه ، ج اول ، صفحه 473،بیان می کند .ومن قباح هؤلاء الرافضة انهم یتخذون یوم موت الحسین رضی الله عنه ماتما فیترکون الزینة ویظهرون الحزن ویجمعون النوائح یبکین وبصورن صورة قبورالحسین رضی الله عنه ویزینونها ویطوفون بها فی السکک ویقولون :یاحسین ویسرفون فی ذالک سرافا محرماً وکل ذالک بدعة (19)یکی از کارهای زشت وقبیح شیعیان این است که روز شهادت امام حسین ع را روز ماتم قرار می دهند وحزن خود را اظهار ونوحه سرایی وگریه می کند .هم چنین در کوچه ها وخیابان ها ، برنامه های سینه زنی وعزاداری می آورند .این ها همه بدعت و خلاف است (محمد بن عبدالوهاب ،رساله فی الرد علی الافضه ج1،ص473 )جالب است که از علما وهابی های معاصر جناب اسماعیل حقی برثوی کتابی به نام روح البیان دارد . دراین کتاب ،ج4. صفحه 143،چاپ دار احیاء التراث العربی بیروت ، به اهل سنت توصیه می کند :ومن قرا یوم عاشواء واوائل المحرم مقتل الحسين فقد تشبه بالرروافض هر کس از اهل سنت در عاشورا بامحرم بخواهد نوحه سرایی کند ومقتل امام حسین ع را ذکر کند ، این تشبیه به روافض وشیعه پیدا کرده است .(حقی برثوی ،اسماعیل ، روح البیان ،ج 4 ،ص143 )« سیره ی صحابه در عزاداری »الف:عزاداری مردم مکه در شهادت پیامبر (ص)به گفته ی سعیدبن مسیًب به هنگام شهادت رسول گرامی ، شهرمکه از شدت کریه وناله ی مردم به لرزه آود:(20)هنگامی که پیامبر ص ارتحال فرمود، شهرمکه از صدای بلند گریه ها به لرزه در آمده .(1) ب: عزاداری عایشه و زنان مدینه در سوگ پیامبر «ص» عایشه که در منابع اهل سنت ، روایات متعددی مبنی بر دستور پیابر ص برای گرفتن بخشی از دین ،نصفی از دین ، ویا دوسوم از آن را روایات کرده اند ،می گوید : پس از ارتهال پیامبر ص و در سوگ وی ، من به همراه دیگر زنان (اعم از دیگر همسران حضرت وزنان مدینه ) ، برخاسته وبرصورت وسینه خود می زدیم 2.ج: گریه وعزاداری چند روز پس از شهادت پیامبر «ص» در احوالات مردم مدینه وآنچه پس از شهادت رسول خداص اتفاق افتاد ، آورده اند . از علی بن ابی طالب روایت شده : سه روز پس از در گذشت پیامبر ص مردی بادی نشین به مدینه آمد وخود را به روی قبر شریف آن حضرت انداخت ودر حالی که خاک قبر آن حضرت را بر سر و روی خود می ریخت ،ابتدا این دو بیت شعر را سرود : ای بهترین انسان دفن شده در بهترین سرزمین ها که از پاکی تو تمام سر زمین ها خوشبو وپاکیزه گردیده ، من به فدای قبر تو که در آن آرامیده ای ؛ در این مکان عفت ، بخشش وکرامت ، مدفون گردیده است . سپس گفت : ای رسول خدا مااین آیه را از (21) تو شنیدیم (....واگر این مخالفان هنگامی که به خود ستم کردند نزد تو می آمدند واز خدا طلب آمرزش می کردند وپیامبر هم برای آنها استغفار می کرد خدا را توبه پذیر ومهربان می یافتند )وحال من نزد تو آمده واز خداوند استغفار می کنم . در این هنگام صدایی از قبر شریف برخاست وچنین فرمود : همانا خداوند تو را بخشید و مورد آمرزش قرارداد 3 آمن و افتادن روی قبر و ریختن خاک برسر و روی خود از شدید ترین جلوه های عزاداری است که همان گونه که در متن بالا مشاهده می شود ، می تواند با قصد توسل و درخواست شفاعت از ساخت اهل بیت ع همراه گردد. (1)اختبار مکه فی قدیم الدهر وحدیثه ، ج3 ،ص.8،ح1832،محمدبن اسحاق بن العباس الفاکهی (75هج)،دارخضر _ بیروت1414هج ،ط،تحقیق عبدالملک عبدالله دهیش، اعتقاد اهل السنة ،ج 7 ، ص1292 ، ح51ع2،هبة الله بن الحسین بن منصور اللالکائي ابو القاسم(418ع هجري)،دار طیبة – الریاض 2-14هج ، تحقیق :د احمد سعدحمدان (2) السیرة النبویة لابن کثیر ج 2، ص137 ، ابوالفداءاسماعیل بن عمربن کثیر القرشی البدایة والنهایة ج3،ص129، ابوالفداءاسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی (774هج) مکتبة المعارف بیروت.(22)(3) نهج البلاغه ،ج 2،ص172،خطبه 172.شبهه ها وپاسخ هاشبه 1: عزاداری از بدعت ها وحمایت های شیعیان است :از شاخصه های فرقه ی وهابیت به پیروی از سرکرده وسردمدار خود (ابن تیمیه حرانی) به کارگیری کلمات وعبارات تند ،زشت و اهانت آمیز نسبت به اهل بیت ع وشیعیان است «در کتاب شبهات غدیر »جنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظر مخالف ، جایی نزد او وپیروانش ندارد .چنین است که او وپیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء ع نیز تعبیرات زشت وزیده ای به کار برده اند ؛ چنان که می گوید:ازحماقت های شیعیان است که هرساله یرای کسی که سالها پیش کشته شده ، ماتم گرفته ونوحه سرایی می کنند (23) (ومن حماقتهم اقامة الماتم والنًیاحة علی من قد قتل من سنین عدیدة )اهانت های ابن تیمیه به عزاداری شیعیانکشته شدن حسین ع مایه پیدایش بدعت عزاداری ابن تیمیه در جایی از کتاب «منهاج السنه النبویه » بخوانید «منهاج البدعة الامویة »می گوشیطان به سبب کشتة شدن حسین ع دو بدعت درمیان مردم رواج داده : بدعت محزون شدن ،گریه کردن و نوحه سرایی برای حسین ع در روز عاشوراء بدعت شادی وخوشحالی که اهل سنت در این روز دارند .شبه2-اعمال زشت و قبیح شیعیان در روز عاشوراهمچنین احیاگر مکتب ابن تیمیه (728هج)پس از چهار قرن ،یعنی محمد بن عبدالوهاب (12.5هج)دقیقا همان ادبیات زشت وزننده را این چنین در کتاب خود آورده است: از اعمال زشت و قبیح رافضه (شیعیان )این است که روز کشته شدن حسین ع را ماتم گرفته وعزاداری می کنند واستفاده از (24)زینت را ترک کرده وحزن واندوه خود را آشکار می سازند ، آنان در این روز دور یکدیگر جمع شده و به گریه وعزاداری می پردازند؛ شکل صورتی از قبر حسین ع ساخته ، آن را زینت داده ، گرد آن طواف کرده، فریاد یاحسین –یاحسین سر داده مرتکب اسراف ها می گردند و حال آن که تمام این اعمال ، بدعت به شمار می آید ...نوحه خوانی وناله سرایی ،از بزگ ترین منکرات جاهلیت است و بر همه کارهایی که در این روز انجام می دهند منکرات ومحرمات زیادی بار می شود که قابل شمارش نیست ، تمام این امور بدعت به شمار رفته ، منکروحرام می باشد . هر کس مرتک چنین اعمالی گردد در گناه این بدعت ها شریک است . پس بر هر مؤمنی است که این گروه بدعت گذار را از این گونه کارهای زشت و قبیح منع نموده و از سر اخلاص در ابطال این بدعت ها تلاش وکوشش نماید تا به ثواب وپاداش فراوان ،نایل آید (رساله فی الردعلی الرافضه ،ج 1،ص 46 ،محمد بن عبدالوهاب (1206هج)پاسخ های نقضی الف . اگر بدعت است بدعت خوبی است (25)اگر از نظر اهل سنت بدعت بر دو قسم است ، بدعت حسن و پسندیده وبدعت قبیح وزشت و در توجیه آن به سخنان عمر بن خطاب در پسندیده بودن نماز تراویح استناد می کنند(1) که بدون هیچ دلیل شرعی ، نحوه ی انجام آن را تغییر داد و به صورت یک سنت مستمر آن را با جماعت برگزار نمود، ما شیعیان نیز هر جا متهم به بدعت شویم می توانیم باهمان تقسیم بند وهمان ملاک ومعیار پاسخ نقضی داده وبگوییم اگر ابن تیمیه و پیروان او عزاداری را بدعت بد و موجب ضلالت وگمراهی که موجب آتش و دوزخ باشد . (1)ر.ک:ص 187،ذیل عنوان بدعت در نماز تراویح ، وپاورقی ص189،(قال عمر نعم البدعة)چرا هر ساله عزاداری می کنید؟همان گونه که در آغاز ونیز در جاهای دیگر از کتاب اشاره شد وهًابیت همواره شیعیان را به خاطر عزاداری های همه ساله وبه راه انداختن دسته ها و موکب های عزاداری مورد نکوهش قرار داده ومی پرسند :سیدنا حسین – رضی الله عنه – کشته شد و به بهشت رفت ،چرا شما شیعیان همه ساله این مراسم را تجدید وتکرار می کید؟ (26)1ـ پاسخ نقضی: 2ـ پاسخ علامه امینی قدس....به عالم وهًابی (1) 3ـ چرا هر ساله قربانی می کنید ؟تجدید قربانی ، احیای خاطره ی حضرت ابراهیم ع همان گونه که همه مسلمانان همه ساله در روز عید قربان خاطره قربانی حضرت ابراهیم ع را با قربانی کردن گوسفند ، زنده می کنند ، شیعیان نیز همه ساله روز عاشورا که روزقربانیشدن فرزندان رسول خدا ص است را با عزاداری وگریه ، جاوید و پایدار نگه می دارند .اگر روز عید قربان روز حضرت ابراهیم ع و«ذبیح اسماعیل »آن حضرت است ، روز عاشورا نیز روز خدا و روز ذبح عظیم ع است وجا دارد که خاطره ی آن نیز زنده نگه داشته شود .1.ر.ک :ص34. 2 ر. ک . ص49 به بعد :شبه 3ـ 3: اگر عزادری نکنیم چه کنیم؟(27)نکته دیگر آن که در برابر این حادثه ی تلخ تاریخی که مسلمانان با آن رو برو شدند مسلمانان می توانستند سه بر خورد داشته باشد؛ 1-ساکت و بی تفاوت از کنار آن بگذرند ؛2-جشن گرفته و در آن ایام به شادمانی بپردازند ؛ با برگذاری مجالس ،اجتماعات ، مرثیه سرایی ، عزاداری های مناسب ، پرداختن به علل قیام عاشورا ، انگیزه ها ، آثار و فواید آن و گریستن در مصایب آن حضرت در پاداش آن شریک گردند ، 1ـ جواب:سکون وبی تفاوتی به معنای رضایت به آنچه در کربلا گذشت ، می باشد وآنان را شریک جرم جنایتکاران وقاتلان آن حضرت ساخته ودر آنصورت مشمول لعن و نفرین خداوند ، ملائکه وهمه ی مؤمنان خواهد بود .2-جواب :جشن و شادمانی اگر برای کشته شدن بهترین انسان های روی زمین باشد .روشن است که خلاف شرع وموجب بغض و کینه اهل بیت ع است واگر برای آن باشد که چون باخون آنان اسلام ومسلمین رنده شده و ظالمان و ستمگران رسوا شده اند ، این همان شیوه ی مذموم مسیحیان است که در سالگرد به صلیب کشیده شدن حضرت مسیح ع (البته به زعم وپندار آنان )جشن می گیرند واز آن اظهار خوشحالی می کنند که این نیز (28)رویه ی باطلی است که آثار منفی ومفاسد آن امروزه در جامعه مسیحیت به خوبی دیده می شود ؛ 3-جواب پس بدون تردید راه سوم از عقلاً صحیح ترین خواهد بود ، چرا که عزاداری های که توسط مسلمانان در ایام شهادت ها ...برگذار می شود ، نه تنها مفاسد اخلاقی ندارد ، بلکه مورد توصیه ی اهل بیت ع وموجب رشد وکمال اخلاقی وبیداری جامعه اسلامی نیز می گردد .از این رو امامان معصوم ما . پیروان خویش را به جای سکوت و بی تفاوتی نسبت به ظلم ظالمان و یا جشن و شادمانی ، به عزاداری ومدیحه سرایی دستور داده اند وتجربه ی تاریخ ، حقانیت این دستور الهی را ثابت نموده است . پاسخ حلی :1-دلایل قرآنی برای مشروعیت بریابی مجالس عزاداری (الف ) عزاداری ، فریاد ستمدیدگان علیه ستمگران.خداوند متعال فریاد زدن به بدگویی را دوست ندارد ، جز برای کسانی که مورد ظلم وستم قرار گرفته اند : خداوند دوست ندارد کسی باسخنان خود ، بدی های (یگران) را اظهار کند مگر کسی که مورد ستم واقع شده باشد 2) 2)لایحب الله الجهر بالسوء من القول الامن ظلم (نساء148)(29)وچه ظلمی بزرگ تر از آنچه به فرزند رسول خدا ص رفت ؟امام حسین ع با وجود آن که به دعوت کوفیان به سوی آنان حرکت کرده بود ، امًا مورد ظلم بزرگی بر پیکر امت اسلامی وارد شد که آثار شوم آن تاکنون در برابرچنین ظلم ناگواری که به فرزند نازنین پیامبر روا داشته شد فریاد برنیاورد و با بر گذاری مجالس عزا به بیان آنچه بر اسلام رفته نپردازد ؟به یقین فریاد ها و عزاداری هایی که در این راستا باشد از مصادیق (جهر من القول )است که خداوند متعال آن را دوست دارد .(ب)عزاداری و موَدت اهل بیت ع قرآن کریم دوستی خاندان پیامبر ص را بر امت اسلامی واجب دانسته و محبت آنان را پاداش زحمات طاقت فرسای آن حضرت در راه ابلاغ رسالت قرار داده است : قل لا اسئلكم عليه اجراً الا المودة فی القربی بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی کنم جز دوست داشتن نزدیکانم اهل بیتم این آیة حکایت از ارزش بالای رسالت آن حضرت و بزرگ می طلبد واین آیه پاداش چنین رسالتی را مودت و دوستی با نز دیکان واهل بیت آن حضرت قرار داده است . از نشانه های مهم دوستی آنان است که در روایات فراوانی بر این نکته تاکید شده است ، چنان که امیرالمؤمنان ع می فرماید : (30)خداوند متعال ما را از میان بندگان خویش برگزید و برای ما پیروانی انتخاب نمود که همواره در شادی و غم ما شریکند و با مال و جانشان به یاری ما می شتابند ، آنان از مایند و به سوی ما خواهد آمد (قال علی ع ان الله تبارک وتعالی اطلع الی الارض فختارنا واختارلنا شیعتة ینصروننا و یفرحون لفرحنا ویحزنون لحزننا ویبذولون اموالهم وانفسهم فینا اولئك منا والینا .....(الخصال ، 635 ،باب حدیث 1 بعمائة ، ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین الشیخ الصدوق (381هج) دارالرضی ، قم 69.ع1 هـ) الطبعة : الاولی .) ویا در روایت دیگر امام رضاع به پسر شبیب فرمود : ای پسر شبیب اگر دوست داری در بهشت برین همنشین ما باش ، در غم و اندوه ما اندوهناک و در شادی ما شادمان باش ولایت ما را بپذیر . چه آن که اگر کسی سنگی را دوست بدارد روز قیامت با آن محشور می گردد ( ا ابن شبیب ان سرّک ان تکون معنا فی الدرجات العلی من الجنان فحزننا وافرح لفرحنا وعلیک بولایتنا فلو ان رجلاً تولیّ ججراً لحسرهُ الله معه یوم القیامة (31)الامالی ص 193 ح 202\5، باب نقش خاتم الحسین ع الشیخ الصدوق 381هج مؤسسه العثة _ قم ط:1 ، 1417هج تحقیق : قسم الدراسات الاسلامیه ، نفرین بر قاتلان آنان در سوگ آن عزیزان اندوهناک بوده وبه یاد آوری ویژگی های الهی شهیدان بپردازیم وبی تردید برپایی چنین مجالس وعزاداری هایی جز بیان حقایق جیز دیگری نخواهد بود ج: عزاداری وبزرگداشت از شعائر الهی گرچه پیش تر ، مطالبی را پیرامون شعائر الهي بيان داشتم ، ولی با این وجود تعظیم و بزرگداشت شعائر الهي از دستورات اساسی دین اسلام است : (ومن یعظّم شعائرالله فانها من تقوی القلوب حج36)هرکس شعائرالهی را بزرگ دارد ، این کار نشانه تقوای دل هاست (ان الصّفا والمروة من شعائرالله بقرة158)صفا ومروه از شعائر(ونشانه های ) خداست (والبدن جعلنا ها لکم من شعائرالله حج36)وشتر های جاق وفربه را در مراسم (حج) برای شما از شعائرالهي قرار دادیم. (32)شعائراسلامي، مکان ها و نشان هایی می باشد که خدا آنها را برای عبادت قرار داده و انسان را یاد خدا می اندازند .برای نمونه، صفا ومروه وحتی در آیه ای از قرآن کریم شترهای چاق و فربهی که برای قربانی در حج برده می شوند به عنوان مصادیق از یاد آورندگان خدایاد شده است .شعائر اسلامي منحصر به موارد تصریح شده در قرآن نیست . بلکه هر مکان وعلامتی که برای عبادت باشد وانسان رابه یاد خدا اندازد ، جزء شعائر اسلامي است ، امّا برخی از آنهااز اهمیت ویژه ای برخوردار است ،همچون : نماز ،روزه حج ،زکات ،اذان ،اقامه ، وغیره.....که نشانه ی مسلمانی است ومسلمانان بر محور آن گرد آمده واز گمراهی وضلالت مصون می مانند . شعائر « جمع شعیرة » به معنای علامت ونشانه ودر اصلاح به معنای محلّی است که برای عبادت معیّن شده است . در قرآن کریم ، صفا ومروه ، دو مکان وعلامت برای عبادت اند که در مراسم حج ، خدا در آن یاد می شود .پس شعائر عبادت است از نشانه هایی که انسان رابه سوی خدا راهنمایی می کند ومنحصر به صفا ، مروه ومانند آن نمی شود . بنابر این هر نشانه ای که انسان را به یاد خدا بیندازد تعظیم آن موجب تقوای الهی می گردد وتمام نشانه ها را در بر می گیرد . (33)از این رو ، می توان گفت اگر صفا ، مروه ، شترهای فربه و...می تواند از شعائر الهي به شمار رود ، مجالس عزای سیدالشهداء علیه السلام که یاد آور حماسه های آن حضرت به عنوان مجدّد حیات اسلام و دوام دین مبین است می تواند از مهم ترین شعائر الهي باشد .با برپایی مجالس امام حسین ع روحیه ی عبادت ، ایثار ، اقدام برای امر به معروف ونهی از منکر پیش از پیش در میان دوست داران و عزادارن آن حضرت افزایش می یابد . هم چنین با برپایی مجالس عزای سیدالشهداء شکوه وعظمت تجمع شیعه وسنی در برابر وشیعیان به نمایش گذارده می شود وظلم ستیزی واستکبار ستیزی به نقطه اوج خود می رسد . به همین جهت در روایات اهل بیت ع جهت برپایی مجالس آن حضرت سفارشات بسیاری وارد وثواب فراوانی بر آن مترتب گشته است ، زیرا بیشترین تاثیر را در هدایت فرد اصلاح جامعه دارد . آیا قهرمانانی که در کربلا جان خود را به قربانگاه حضرت حق جل جلاله بردند و برای اعتلای کلمه ی توحید قیام کردند از شعائر الهي نمي باشد ؟ وحال آن که در زیارت اربعین می خوانیم :حسین ع خون قلب خویش را در خدا ارزانی داشت تابندگانت را از نادانی وسرگردانی گمراهی نجات بخشد و بذّل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة وحیرة الضلالة ....(34)تهذیب الاحکام ، ج6،ص113ـ زیارت الاربعین ص113.از این رو ، با اطمینان می توان گفت که محرم وصفر ومجالس عزای حسینی ع از اعظم شعائر الهي است و مي بايست مورد تعظیم قرار گیرد و عملی که یاد خدا وزمینه ی تقوای و رشد معنوی وروحی را فراهم آورد در صورتی که در چهار چوب قوانین و دستورات اسلام قرار داشته باشد جزو شعائر الاهي به شمار خواهد آمد.(2) اظهار محبت و اعلام همدردی با اهل بیت علیه السلام .تجدید عزاداری ، نوعی اظهار محبت و ارادت به ساحت مقدس اهل بیت ع واظهار همدردی با صاحب عزای اصلی حضرت حجت بن الحسن المهدی ارواحنا فذاه ، است علامه مجلسی قدس سره در کتاب شریف بحارالانوار بابی تحت عنوان استحباب گیه بر امام حسین ع گشوده و در آن حدود 20 روایت در این باره آورده که به چند مورد اشاره می شود : ریّان بن شبیب گوید : در نخستین روز ماه محرم به منحصر امام هشتم ع رسیدم ، به منفرمود :...ای پسر شبیب اگر می خواهی در درجات عالی بهشت با ما باشی ، در حزن ما اندوهگین و در شادی ما مسرور باش وبر تو باد ولایت و دوستی ما که هر کس در این جهان به سنگی مهر ورزد ، خداوند او را در قیامت با همان محشور خواهد ساخت .(35)یاابن شبیب ان سرّک ان تکون معنا فی الدّرجات العُلی من الجنان فحزن لحزننا وافرح لفرحنا وعلیک بولایتنا فلو انّ رجلاً اَحبّ حجراً لحشرهُ الله معه یوم القیامیة .الأمالی ، ص 667، ح202\5، الشیخ الصدوق (381هج) مؤسسة البعثه_قم ،ط:1،1417هج،تحقیق قسم الدرسات الاسلامیة ؛ اظهار سوگ وسرور در غم وشادی آن بزرگوارن ، از مصادیق بارز ـ احیای امر »وزنده داشتن نام ویاد ومرام آنان است:امام هشتم ع فرمود : هر کس مصائب ما خاندان را یاد آور شود وبه خاطر آنچه بر ما وارد شده بگیرید ، روز قیامت در مقاماتی که خواهیم داشت همراه ما خواهد بود وهر که بایاد آوری مصائب ما بگیرید ودیگران را بگریاند ، دیدگان وی در روزی که چشم ها می گریند نخواهد گریست . هر که در مجلسی بنشیند که در آن امر ما احیا می شود ، قلبش در روزی که دل ها در آن روز می میرند ، نخواهد مرد .(1) ویا شیخ صدوق در کتاب ارزشمند خود روایت کرده: بکربن هحمد ازدی گوید :امام صادق ع ازمن پرسید آیا به دور هم می نشیند و از ما یاد می کنید ؟ عرض کردم : آری فدایت گردم . حضرت فرمود : به راستی من این گونه (36)مجالس را دوست دارم ، برشما باد که یاد و خاطره ما را زنده نگه دارید ، زیرا کسی که از ما یاد کند ویا اگر از ما نزد او نامی برده شود به اندازه بال مگسی اشک بریزد ، خداوند همه گناهان او را گرچه از کف روی دریا افزون باشد ، می آمرزد .(2)(1)ـ قال الرّضا ع من تذکّر مصائبنا وبکی لما ارتکب منّا کان معنا فی درجتنا یوم القیامة ومن یمت قلبه یوم تموت القلوب.الأمالی ،ص 141، ح 119|4، الشیخ الصدوق (381) مؤسسة البعثة ـ قم ، طه: 1، 1417هج تحقیق .الدراسات الاسلامیة؛وسایل الشیعة ج 14، ص 502ح4 الشیخ الحرّالعاملی (2)ـ عن ابی عبدالله قال تجلسون وتتحدّثون قال قلت جعلت فداک نعم ، قال انّ تلک المجالس احبّها فأحیوا أمرنا انّه من ذکرَنا و ذُکرنا عندهُ فخرج من عینهِ مثل جناحِ النّدبابةِ غفرالله ذنوبه ولو کانت اکثر من زید البحر .ثواب الاعمال وعقاب الاعمال ،ص187،ابوجعفرمحمد بن علی بن الحسین الشیخ الصدوق الخصال،ص625،ابوجعفرمحمد بن علی بن الحسین الشیخ الصدوق بحارالانوار ،ج10،ص114،باب 7،ماعلمه من اربعمائة، العلامة المجلسی (1111هج)،دارالاحیاء التراث العربی، بیروت1403هج،ط: 2 ،تحقیق :محمد الباقر البهبودی (37)شبه4روایاتی دروغین در باره ی اتفاقات پیش از شهادت امام حسین علیه السلام.یکی از شبهات وهابیت در موضوع شهادت امام حسین ع انکار اتفاقاتی است که پس از شهادت آن حضرت در عالم کون و مکان روی داده است که در صفحات بعد در این باره اشاره می گردد: ابن تیمیه حرّانی ، سرکرده ی وهابیت که چشم دیدن هیچ فضیلتی از اهل بیت ع را ندارد در این باره می گوید. بهخوبی روشن است که بشیر آنچه در این باره (دگرگونی و آشفتگی در آفرینش ) همچون بارش خون ، سرخ گون شدن آسمان ، جاری شدن خون از زیرسنگ روایت شده .دروغ است وهیچ یک از این موارد برای کشته شدن هیچ کس پدید نمی آید واینها اموری طبیعی است که همواره رخ داده ومی دهد واین روایات جز مزخرفات چیزی نیست . 11ـ وبهذاوغیره یبیّن انّ کثیراً ممّا روی فی ذالک کذبٌ مثل کون السماء أمطرت دماً فانّ هذا ما وقع قطُّ فی قتل احدٍ و مثل کونِ الحمرةِ ظهرت فی السّماء یوم قتل الحسین ولم تظهر قبل ذالک فانّ هذا من التّرُهّاتِ فما زالت هذاه الحمرةُ تظهر ولها سببٌ طبیعیٌ من جهة الشمسِ فهی بمنزلة الشفقِ (38)وکذالک قول القائل انهُ ما رفع حجرٌ فی الدنیا الاّ وُجد تحتهُ دمٌ عبیطٌ هوأیضاً کذبٌ بیّنٌ منهاج السنة النبویة ، ج4، ص560، احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه الحرانی (728هج):مؤسسه قرطبة ـ 1406هج الطبعة : الأولی > تحقیق : د محمد رشاد سالم .پاسخ نقضی،1ـ ابن تیمیه و پیروان او که در برابر روایاتی این چنین موضع می گیرند چرا در برابر روایاتی که در کتاب های خود شان از قبیل آنچه در زیر می آید سکوت کرده وهیچ نمی گویند ؟ابن تیمیه در کتاب «مجموع الفتاوی » بابی به نام «باب کرامات اولیاء الله » گشوده ودر آن برای بزرگان مورد قبول خود از فضایلی در حد کرامات پیامبران سخن به میان آورده وهیچ یک از آنها را دروغ ومنحرف ندانسته که پیش تر کتاب «شبهات غدیر » (1) به تفصیل به آنها اشاره نمودیم ودر این جا به چکیده ای از انها اشاره می کنیم : (الف) ابوبکر سه نفر را به خانه برد و در حالی که از باقیمانده غذای موجود در ظرف طعام ، هر سه نفر را سیر کرد و در عین حال غذا از اول هم بیشتر شده بود : همین غذا را نزد پیامبر ص برد و در آن جا نیز گروه فراوانی از این غذا خوردند و سیر شدند.(39)(1)ـ رـ ک شبهات غدیر ج 2.ص 441به بعد ذیل عنوان نمونه هایی از فضیلت تراش وهابیت برای بزرگان خود .(ب) «عمربن خطاب » از فراز منبر در شهر مدینه صدا زد ولشکریان اسلام را در ایران راهنمایی و فرماندهی کرد وصدای او بدان منطقه رسید و لشکر دشمن شکست خورد.(ج) «عمر بن خطاب » رود نیل را که طغیان کرده بود با فرمان خود تحت فرمان قرار داد و آرام ساخت . (د) همچنین زمین مدینه که با زلزله در تب و تاب بود ، با تازیانه ی «عمر بن خطاب »آرام یافت .(هـ) «عمر بن خطاب » آتش را تحت فرمان خود قرار داد. (و) «خالد بن ولید » سم می نوشید ، ولی در او اثر نمی کرد .(ز) «سعدبن ابی وقّاص » مستجاب الدعوة بود وهر دعایی می کرد مستجاب می شد .(ح) «امّ ایمن » با زبان روزه در مسیر راه هجرت از شدت کرسنگی به حد مرگ افتاد ، ناگهان دلوی از بالای سر او از آسمان پایین آمد و او از آن آشامید و از آن به بعد تا پایان عمر تشنه نگردید .(ط) «سفینه »غلام پیامبر ص هنگامی با شیری مواجه گردید و چون به او گفت من فرستاده رسول خدا هستم . شیر او را تا مقصدش همراهی کرد .(40)(ی) «براء بن مالک » هرگاه به خداوند سوگند یاد می کرد خداوند سوگند او می گردید به او می گفتند تا خداوند را سوگند دهد وبا سوگند او دشمن از میدان می گریخت .(ک)«أسید بن حُضیر» باخواندن سوره کهف سایه ای بر سرش در آسمان پدیدار می گشت .(ل) «عمران بن حُصین » ملائكه بر او سلام مي كردند. (م)«ابودرداء» هنگام غذا، ظرف ومحتویات آن به تسبیح ، صدا بلند می کردند .(ن) «عباد بن بشیر وأسید بن حضیر » شب هنگام از نزد پیامبر ص خارج شدند ودر مسیر راه ،نوری بالای سر آنها حرکت کرد تا این که راهشان از هم جدا شد و نور هم به دو قسمت تقسیم شد و بالای سر هر دو قرار گرفت .(س) «خُبیب بن عدی » نزد مشرکان مکه اسیر شده بود و در حالی که انگور در آن شهر یافت نمی شد ، انگور برای او حاضر می شد .(غ) «عامر بن فهیره» به شهادت رسید ، اما جسدش غیب گردید و به آسمان خروج کرد.(41)(ف) «زبیره» را هنگامی که مشرکان شکنجه نموده و چشمان او را کور نمودند «سعید بن زید » دعا کرد وچشمانش بازگشت و بینا گردید. 2ـ اگر کوردلان به خاطر قلوب مریضشان حقایق پدید آمده در عزای امام حسین ع را باور نداشته ومی کوشد به هر نحوی شده در این کرامات خدشه کنند در پاسخ می گوییم : مگر در زمان پیامبر ص معجزات بسیار بزرگی همچون شق القمر توسط آن حضرت صورت نگرفت ، ولی باز هم کفار و منافقان با دیدن این معجزات آن را انکار نموده و نسبت سحر به آن حضرت ندادند قیامت نزدیک شد وماه از هم شکافت !* وهر گاه نشانه ومعجزه ای را ببینند روی گردانده ، می گویند : این سحری مستمر است ! (1) (1)اقتربت الساعة وانشقّ القمر * وان یروا آیةً یعرضوا ویقولوا سحرٌ مستمِرٌّ (قمر2و1) معجزه ی شق القمری که در آیة بالا در تحقیقات مرکز (سازمان ملی هوا فِضای آمریکا) وتصاویری که توسط ماهواره ها از سطح کره ماه گرفته شده این موضوع مورد تایید قرار گرفته است 2ـ (42)2ـ آیات آغازین سوره قمرحاکی از آن است که کره ماه در گذشته (در آغاز شب چهاردهم ذی حجه پنج سال پیش از هجرت )شکاف عطیمی برداشته و نیمه شده ، چنان که در بیش از 20 روایت از منابع و تواریخ شیعه وسنی به این معزه بزرگ اشاره شده است انشق القمرُ علی عهد النَّبیِّ ص صار فرقتین علی هذاالجبل وعلی هذاالجبل فقالوا سحرنا محمدٌ فقال بعضهم لئن كان سحرنا ما يستطیع أن یسحر النَّاس کلَّهم .سنن الترمذی ، ج 5،ص398،ح3289،ابوعیسی محمد بن عیسی الترمذی السلمی (279هـ) دار احیاء التراث العربی ـ بیروت تحقیق : احمد محمدشاکر و آخرون.هنگامی که زمین وزمان ، کون مکان ،عرش وفرش ،ملکوت وجبروت ملک وملک و در یک کلمه جمیع ماسوی الله ، عزادار اشرف اولاد آدم است ، کسانی که دستشان به چنین جنایت بزرگی آلوده است باید سر در جبین شرم فرو برده واین ننگ را به خود بپذیرند عمربن بعجه گوید : نخستین ذلتی که بر عرب وارد شد کشتن حسین بن علی ع می باشد ـ (1)به همین رو بود که برخی حتی از سکوت در شهری که نقشی (43)درشهادت امام حسین ع داشته ، ابا نموده ورحل اقامت از آن بر چیدند، به عنوان نمونه در شرح حال ابو عثمان نهدی آمده .وی مقیم کوفه بود، ولی چون حسین بن علی ع کشته شد به بصره نقل مکان کرد و گفت در سرزمینی که در آن فرزند دختر رسول خدا ص کشته شده زندگی نخواهم کرد .(2)(1)عن عمربن بعجةَ قال اوَّل ذلَّ دخل علی العرب قتل الحسین بن علی رضی الله عنه وادّعاء زیادٍ رواهُ الطبرانیُّ ورجاله ثقاتٌ مصنف ابن ابی شیبة ،ج7ص258،ابوبکر عبدالله بن محمد بن ابی شیبة الکوفی . المعجم الکبیر ،ج 3،ص123،ح2870،ابوالقاسم سلیمان بن احمد أیوب الطبرانی تاریخ مدینة دمشق ج 13، ص295،ابن عساکر ،ابوالقاسم علی بن الحسین ابن هبة الله بن عبدالله شافعی مجمع الزوائد، ج9،ص196، علی بن ابی بکر الهیثمی (807هـ)(2)ـ وکان مقیماً بلکوفةِ فلماَّ قتل الحسین بن علی ٍّ انتقل منها الی البصرةِ وقال لا اُسکن بلداً قتل فیها ابن بنت النَّبیِّ ص رجال صحیح مسلم ،ج 1،ص243، رقم 942،احمد بن علی بن منجویه الأصبهانی ابوبکر معانی الاخیار،ج3،ص243،ابومحمد (44)محمودبن احمد بن موسی بن احمد بن حسین الغیتابی الحنفی بدرالدین العینی (855هـ)،دارالنشر 1ـ ر.ک :ص 316به بعد ،ذیل عنوان اشک آسمان وزمین در عزای عمربن عبدالعزیز.2ـ ر.ک : ص365، ذیل شبه 5،در کتاب شبهات عزاداری ج،1،سید مجتبی عصیری .3ـ بار دیگر یاد آور می شویم همانان که معمولاً با دیدن این گونه روایات تعجب می کنند ووقوع آن را غیر ممکن می دانند در کتاب های خود در باره ی عمر بن عبدالعزیز، یکی از خلفای بنی امیه روایت کرده اند که در کتاب تورات از گریه ی چهل شبانه روزی آسمان وزمین در عزای او خبر داده است(1)(1)ر.ک :ص316 به ، ذیل عنوان اشک آسمان وزمین در عزای عمر بن عبدالعزیز. پاسخ حلی : گرچه پیش تر به این سخن از بزگان اهل سنّت ومورد قبول وهابیت از جمله احمد بن حنبل اشاره نمودیم که در باب فضایل ، صحابه نباید سخت گیری کرد ، بلکه تنها در جایی که بناست احکام ویا اصول عقاید استنباط شود باید دنبال سند های محکم بود، امّا بااین وجود در این مختصر، می کوشیم به کراماتی اعجاز گونه از امام حسین ع اشاره نماییم که پس از شهادت آن (45)حضرت در جهان خلقت اتفاق افتاده و عقل هر عاقلی را مبهوت می سازد : برخورد ستارگان آسمان با یکدیگر از جمله جریانات عجیب پس از شهادت امام حسین ع که در بسیاری از کتب معتبر اهل سنت ومورد قبول وهابیّت روایت شده زیر است عیسی بن حارث کندی گوید : هنگامی که حسین بن علی ع را شهید کردند تا هفت روز ، هر گاه نماز عصر می خواندیم آفتابی را بر دیوار های خانه هامی دیدیم که به قدری سرخ رنگ بود که گویا چادرهای سرخی است که بر بام خانه هاکشیده اند . همچنین می دیدیم که برخی از ستارگان با یک دیگر برخورد می کنند (1)عن عیسی بن الحارث الکندیِّ قال لماقتل الحسین رضی الله عنه مکثنا سبعة ایّام اذا صلّیناالعصر نظرنا الی الشمس علی الاطراف الحیطانِ کانَّها الملاحف المعصفرةُ ، ونظرنا الی الکواکب یضربُ بعضها بعضاً .المعجم الکبیر، ج 3،ص114 ،ح2839،سلیمان بن احمدبن ایوب الطبرانی تهذیب الکمال ،ج3،ص433،ابو الحجاج یوسف بن الزکی عبدالرحمن المزی مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ،ج9،ص197 ،علی بن ابی بکر الهشمی (46)2ـ دیوارهای خونین پس ازطلوع آفتاب ازشهادت امام حسین.طبری در تاریخ خود آورده است : راوی گوید: پس از شهادت امام حسین ع به مدت دو یا سه ماه از زمان طلوع خورشید تا بالاآمدن آفتاب ، گویی دیوارها به خون آغشته بودند (1) 3ـ خونین بودن آسمان به مدت هفت شب پس از شهادت امام حسین ع .درباره ی خون گریستن آسمان در شهادت امام حسین ع آورده اند . نضره آزدیّه گوید : هنگامی که حسین بن علی ع شهید شد ،آسمان خون بارید وماهمچنان می دیدیم که تمام اشیاء واسباب ما مملو از خون است (2) درهمین باره در جایی دیگر آوره اند : جعفر بن سلیمان ، روایت کرده که خاله ام ، ام سالم گفت: هنگامی که امام به من خبر دادند که همین باران خون : در خراسان ، شام وکوفه نیز باریده است .(1)قال حصین ؛ فلمّا قتل الحسین لبثو شهرین او ثلاثة کانما تلطخُ الحوائطُ بالدّماءِ ساعةً تطلع الشمس حتی ترتفع تاریخ الطبری ،ج3،ص300،ابوجعفر محمد بن جریرالطبری (310هـ) دارالکتب العلمیه بیروت انساب الاشراف،ج1،ص428،احمد بن یحی بن جابر البلاذری (47)(279)،دارالنشر، البدایه والنهایه،ج8،ص171،ابوالفداءاسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی 774هـ)مکتبة المعارف ـ بیروت. (2)عن نضرة الأزدیّة قالت : لمّا ان قتل الحسین بن علی علیها السلام مطرت السماءُ دماً فاصبحت وکلَّ شیءٍ لنا ملاَنٌ دمًا. الثقات،ج 5،ص487،ح5862،ابوحاتم محمدبن حبان بن احمد التمیمی البستی تاریخ مدینة دمشق ج،14،ص227،ابوالقاسم علی بن الحسین ابن هبة الله بن عبدالله الشافعی 3ـ اشک ریختن آسمان :در باره ی اشک ریختن آسمان در برخی منابع معتبر اهل سنت آمده: ابن سیرین گوید : آسمان برای هیچ کس جز یحی بن زکریا وحسین بن علی ع نگریسته است (3)(3) عن ابن سیرین قال لم تبکِ السماء علی احدٍ بعد یحی بن زکریّا إلاعلی الحسین بن علیٍّ ع تاریخ مدینه دمشق،ج14،ص225،ابن عساکر علی بن الحسین ابن هبة الله بن عرامة العمری ؛بغیة الطلب فی تاریخ حلب،ج6،ص2634،کمال الدین عمربن احمد بن ابی حرادة (660هـ)دار الفکر ،تحقیق:د.سهیل زکار ؛(48)سیرأعلام النبلاء، ج3،ص312،محمد بن احمدبن عثمان بن قایماز الذهبی (748هـ) مؤسسة الرسالة ـ بیروت 1413هـ،طـ:9،تحقیق:شعیب الأرناؤوط،نعیم العرقسوسیِ.5ـ تاریک شدن دنیا در متون اهل سنت ومورد قبول وهابیت آمده:خلف بن خلیفه از پدرش نقل می کند :هنگامی که امام حسین ع به شهادت رسید،آن قدر آسمان تاریک شد که هنگام ظهر ستاره های آسمان ظاهر شدند تا جایی که ستاره جوزا در عصر دیده شده وخاک سرخ از آسمان فرو ریخت (1)ودر جای دیگر آمده: علی بن مسهّر از جده اش نقل می کند :هنگامی که امام حسین ع به شهادت رسید من دختری نوجوان بودم ،آسمان چند شبانه روز درنگ نمود که گویا لخته خون بود (2)(1)حدثنا خلف بن خلیفة عن ابیه قال لمّا قتل الحسین اسودت السماء ،وظهرت الکواکب نهاراً حتی رأیت الجوزاء عندالعصر وسقط التراب الأحمر .تاریخ مدینه دمشق ،ج14،ص226،ابن عساکر علی بن الحسن ابن هبة الله بن عبدالله شافعی تهذیب الکمال،ج6،ص432،ابوالحجاج یوسف بن الزکی عبدالرحمن المزی (49)تهذیب التهذیب،ج2،ص305 ابوالفضل احمدبن علی بن حجرالعسقلانی الشافعی (2) وقال علی بن مسهّر، عن جدّته:لمّا قتل الحسین کنت جاریة شابّةً، فمکثت السماء بضعة ایامٍ بلیالیهنَّ کانّهاعلقةٌ .جزء الحمیری ،ج1،ص31،ح31،الحمیری (231هـ)،تاریخ مدینة دمشق،ج14،ص226،ابوالقاسم علی بن الحسین ابن هبةالله بن عبدالله الشافعی تهذیب المال،ج6،ص432، ابوالحجاج یوسف بن الزکی عبدالرحمن المزی .6ـ سرخ شدن آسمان : از جمله اتفاقات عجیب پس از شهادت آن حضرت را چنین نقل کرده اند علی بن مُدرک از پدر بزرگش اسود بن قیس روایت کرده :پهنه آسمان پس از شهادت امام حسین ع به مدت شش ماه سرخ رنگ بود که ما آن را شبیه خون در آسمان مشاهده می کردیم (1) ودر جای دیگر آمده :هشام از محمد روایت کرده که از او پرسید می دانی سرخی افق از چه زمانی بوده؟ از روزی که حسین بن علی ع به شمادت رسید این سرخی در افق دیده شد(2)(50)(1) قال علی بن محمد المدائنيُّ،عن علی بن مدرک عن جده الاسود بن قیس : احمرت آفاق السماءِ بعد قتل الحسین سِتّة اشهرِ ،نری ذالک فی آفاق السماء کانّها الدم. قال : فحدّثت بذالک شریکًا فقال لی :ما أنت من الاسود ؟ قلت :هو جدی ابوامّی . قال:امّ والله ان کان لصدوقُ الحدیث عظیم الامانة مکرماً للضّف تاریخ مدینة دمشق،ج14،ص227،ابن عساکر علی بن الحسین ابن هبةالله بن عبداللهالشافعی تهذیب الکمال،ج6.ص432،ابوالحجاج یوسف بن الزکی عبدالرحمن المزی تاریخ الاسلام ج،5،ص15،شمس الدین محمدبن احمد بن عثمان الذهبی عن محمد قال تعلم هذاه الحمرة فی الافق ممَّ هو؟ فقال من یومٍ قتل الحسین بن علیٍّ تاریخ مدینه دمشق ج14،ص،228،ابن عساکر علی بن الحسین ابن هبة الله بن عبدالله الشافعی . سیرأعلام النبلاء ج3،ص،312،ابن احمد بن عثمان قایمازالذهبی (748هـ)موسسة الرساله ـ بیروت.7ـ جاری گشتن خون از دیوار دار الاماره ابن زیاد (51)از دیگر عجایب پس از شهادت سید الشهداء ع مطلبی است که در برخی کتب اهل سنت ومورد قبول وهابیت آمده مبنی بر این که :راوی می گوید : دربان دارالاماره ابن زیاد برایم روایت کرد : هنگامی که سر مبارک امام حسین ع را در برابر ابن زیاد نهادند ،دیدم که از دیوار های دارالاماره خون جاری می گشت (1)8ـ گرفتن خورشید.در باره ی گرفتن خورشید پس از مصیبت امام حسین ع روایت کرده اند :هنگامی که امام حسین ع به شمادت رسید ، خوشید گرفت وآن قدر تاریک شد که هنگام ظهر ستاره های آسمان ظاهر گردید، از این اتفاق پنداشتم که قیامت برپا شده است (2)(1)سمعت مروان مولی هند بنت المهلب ،قال :حدثنی بوابُ عبید الله بن زیادٍ انَّه لمّا جیءَ برأسِ الحسین فوضع بین یدیهِ ، رأیت حیطان دار الامارةِ تسایل دما. تایخ مدینة دمشق ،ج14،ص229،ابن عساکر بن علی الحسین ابن هبة الله بن عبدالله الشافعی .بغیة الطلب فی تاریخ حلب ،ج6،ص2636،کمال الدین عمربن احمد بن ابی جرادة (660هـ) دارلفکر، تحقیق :د،سهیل زکار،(52)تهذیب الکمال ،ج6،ص434،ابوالحجاج یوسف بن الزکی عبدالرحمن المزی (2)عن ابوقبیل لمّا قتل الحسین بن علی علیه السلام کسفت الشمسُ کسفةً بدتِ الکواکبُ نصف النهار حتّی ظننّا هی .سنن البیهقی الکبری ،ج 3،ص337 ،ح6145،ابوبکر احمد بن الحسین بن علی بن موسی البیهقی (458هـ)مکةالکرمة 1414هـ،تحقیق :محمد عبدالقادر عطا، 9ـ جاری شدن خون تازه از زیرسنگ ها درباره ی جاری شدن خون تازه از زیر سنگ ها پس از شهادت امام حسین ع روایت کرده اند : ابوبکر بیهقی از معروف روایت کرده که ولیدبن عبدالملک از زهری پرسید سنگ های بیت المقدس در روز کشته شدن حسین بن علی ع چه حاتی به خود گرفتند ؟ زهری گفت :به من خبر دادند که در روز شهادت حسین بن علی ع هرسنگی را از زمین برمی داشتم از زیر آن ، خون تازه می جوشید (1)ونیز آورده اند : ازامّ حیان روایت کرده اند : روز شهادت حسین ع آسمان سه شبانه روز تاریک شد وهر کس دست به رعفران می زد دستش می سوخت و زیر هر سنگی در بیت المقدس خون دیده می شد(2)(53)(1)وقال یعقوب بن سفیان ثنا سلیمان ابن حرب ثنا حماد بن زید عن معمرٍ قال اوّل ما عرف الزهزی نکلم فی مجلس الولید بن عبد الملکِ فقال الولید ایّکم یعلم ما فعلت احجارُ بیت المقدس یوم قتل الحسین بن علی ٍّ فقال الزهریُّ بلغنی انّه لم یقلب حجراً الاّ و تحته دمٌ عبیطٌ .الطبقات الکبری (القسم المنتمّم )،ج1،ص163،ابوعبدالله محمد بن سعد بن منیع الهاشمی (230هـ)،مکتبة العلوم ـ المدینة المنورة المعجم الکبیر،ج3،ص113،ح2834،ابالقاسم سلیمان بن احمد الطبرانی (360هـ) مکتبة الزهراءـ الموصل 1404هـ،ط:3، تحقیق :حمدی بن عبدالمجید السلفی ؛ دلائل النبوة،ج6،ص471،للبیهقی (458هـ) ،دارالنشر . (2)امّ حیان قالت یوم قتل الحسین أظلمت علینا ثلاثاً ولم یمسَّ احدٌ من زعفرانهم شیئاً فجعله علی وجهه الاّ احترق ولم یقلب حجرٌ ببیت المقدس الا اصیبَ تحته دماً عبیطاًتاریخ مدینة دمشق،ج14، ص228،ابن عساکر علی بن الحسین ابن هبة الله بن عبدالله الشافعی تهذیب الکمال ،ج6،ص434،ابوالحجاج یوسف بن الزکی عبدالرحمن المزی (52)الخصائص الکری ،ج2 ،ص214،أبوالفضل جلال الدین عبدالرحمن ابی بکر السیوطی (911هـ) دار الکتب العلمیة ـ بیروت 1405هـ ، 1985م.10ـ خاکستر شدن گیاه ورس از جمله مصائب روی داده در جهان، پس از شهادت امام حسین ع را این مورد ذکر کرده اند یزید بن ابی زیاد گوید : من چهارده ساله بودم که حسین به شهادت رسید گیاه ورس در بین لشکر به خاکستر تبدیل شد (1) نیز در برخی کتب معتبر اهل سنت نوشته اند ابن معینه از مادر بزرگ پدری اش روایت کرده : هنگام شمادت حسین ع گیاه همچنین در این باره اورده اند ام معینه گوید : شخصی در حال حمل گیاه ورس بود که به ذهنش افتاد تا برای جنگ با حسین ع شرکت کند که ناگهان گیاهش تبدیل به خاکستر شد 11ـ تلخ شدن گوشت شترغنیمت گرفته شده ازسپاه امام حسین ع تاریخ در این باره نوشته است : جمیل بن مرّه گوید : شتری از لشکر گاه حسین بن علی را در روز شهادت او غارت وآن را نحر کرده و طبخ نمودند ، راوی گوید:گوشت آن شترچنان تلخ شدکه نتوانستندبه آن لب بزنند (2)(55)(1)وقال ابن معینٍ حدثنا جریرٌ ثنا یزید بن ابی زیادٍ قال قتل الحسین ولی اربع عشرةً سنةً وصار الورس الذی فی عسکرهم رماداً .تاریخ مدینه دمشق ج14،ص23،ابن عساکر علی بن الحسین ابن هبة الله بن عبدالله الشافعی تهذیب الکمال ،ج6،ص435،ابوالحجج یوسف بن الزکی عبدالرحمن المزی (742هـ) مؤسسه الرسالة بیروت 1400،الطبعة . الاولی، تحقیق : د. بشارعواد معروف.(2)عن جمیل بن مرّه قال اصابوا إبلاً فی عسکرالحسین ع یوم قتل الحسین فنحروها و طبخوها قال فصارت مثل العلقم فما الستطاعوا أن یُسیغومنها سیئاً دلائل النبوة ج6 ص 472 ، للبیهقی (458هـ) ،دارالنشر؛ تاریخ مدینة دمشق،ج14،ص231،ابن عساکر علی بن الحسین ابن هبة الله بن عبدالله الشافعی تاریخ الاسلام،ج5،ص16،شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان الذهبی (748هـ)12ـ تلخ شدن و یادیده شدن آتش درگوشت شترغنیمت گرفته شده در این باره نوشته اند (56)حمید طحّان گوید : در قبیله خزاعه بودم ، از جمله چیزهایی که از امام حسین ع چپاول شده بود و به آن قبیله آورده بودند، شتری بود که مردم قبیله گفتند : این شتر را نحر کنیم یا معامله نماییم ؟ کسی که شتر را آورده بود. گفت :می خواهم آن را نحر کنید . حمید گفت : سپر را برای نحر کردن آن حیوان آماده ساختم ،همین که شتر را خوابانیده و سپر را به زمین گذاشتم و آماده کشتن آن بودیم، ناگهان آتشی ازآن سپر مانندآب فورَان کرد !(1) 13ـ سرخ شدن پهنه آسمان .در باره ی سرخ شدن پهنه آسمان پس از شهادت امام حسین ع در برخی کتب معتبر اهل سنت و مورد قبول وهابیت آورده اند : یزید بن ابی زیاد گوید : پس از شهادت حسین بن علی ع پهنه آسمان قرمز رنگ شد (2) (2) حدثنا محمد بن عبدالله الحضرمیُّ ثنا احمد بن یحیی الصوفیُّ ثنا ابو غسان حدثنا ابو نمیرٍ عمُّ الحسین بن شعیب عن ابی حمید الطحان قال کنت فی خزاعةَ فجاووا بشیءٍ من ترکة الحسین فقیل لهم ننحر او نبیع فنقسمُ ؟ قال انحروا قال فجلس علی جفنةٍ فلمّا وضعت فارت ناراً .(57)المعجم الکبیر ، ج3،ص121، 2863،سلیمان بن احمد بن ایوب الطبرانی (360هـ)تاریخ مدینه دمشق،ج14،ص131،ابن عساکر علی بن الحسین ابن هبة الله بن عبدالله الشافعی (571هـ)تهذیب الکمال،ج6،ص435،ابوالحجاج یوسف بن الزکی عبدالرحمن المزی (742هـ) وقال ...عن یزید بن زیاد قال : قتل الحسین ولی اربع عشرةَ سنةً وصار الورس الذی کان فی عسکرهم رماداً و احمرَّت آفاقُ السماء ونحروا ناقةً فی عسکرهم فکانوا یرونَ فی لحمها النیرانُ مختصر تاریخ دمشق،ج2،ص445،محمد بن مکرم بن منظور الافریقی (711هـ) دارالنشر .تاریخ اسلام،ج5ص 15،شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان الذهبی (748هـ) تهذیب التهذیب ج2،ص305،أبوالفضل احمد بن علی بن حجر العسقلانی الشافعی (58)فهرست صفحاتفصل اول: (مفهوم شناسی عزاداری ) و مقدمه :..............(1)(1)ـ تعریف لغوی«عزا»........................................(2)(2)ـ عزاداری چیست؟...........................................(3)(3)ـ فلسفه عزاداری براهل بیت ع وفواید آن چیست؟........(4)(4)ـ اهمیت مجالس حسین علیه السلام ........................(7)فصل دوم : تاریخچه شبه عزاداری از دیدگاه فریقین.........(9)(1)سابقه عزاداری برای امام حسین علیه السلام .............(9)(2)ـ امانت پیامبر ص نزد ام سلمه ...........................(12)(3)ـ نخستین سوگواری ها پس از عاشورا ..................(13)(4)ـ حضور امام رضا علیه السلام وهدایت عزاداری .....(14)فصل سوم : دیگاه وهّابیت به عزاداری امام حسین ع .....(16)(1)ـ آیت الله دکتر حسین قزوینی ............................(16)(2)ـ ابن تیمیه حرانی .........................................(17)(3)ـ محمد بن عبدالوهاب .....................................(18)(4)ـ سیره ی صحابه در عزاداری ...........................(19)(5)ـ شبه ها و پاسخ ها ........................................(22)شبه 1ـ الف عزاداری از بدعت ها وحماقت ................(23) ب ـ اهانت های ابن تیمیه به عزاداری شیعیان......(23) ج ـ کشته شدن حسین ع مایه پیدایش بدعت عزاداری(23)شبه 2ـ اعمال زشت وقبیح شیعیان در روز عاشورا........(23)1ـ چراهر سال عزاداری می کنید ؟..........................(25)2ـ پاسخ نقضی علامه امینی قدس...به عالم وهّابی.........(26)3ـچرا هر ساله قربانی می کنید ؟............................(26)شبه 3ـ اگر عزاداری نکنیم چه کنیم ؟.......................(26)پاسخ حلی :.....................................................(28)1ـ دلایل قرآنی برای مشروعیت برپایی مجالس عزاداری الف :عزاداری ، فریاد ستمدیدگان علیه ستمگران ب: عزاداری و مودت اهل بیت ع ج: عزاداری و بزرگداشت از شعائرالهید : اظهار محبت واعلام همدردی با اهل بیت شبه 4ـ روایاتی دروغین درباره ی اتفاقات پیش از شهادت امام حسین علیه السلام ..............................................(37)پاسخ نقضی : ...................................................(38)پاسخ حلی : .....................................................(44)1ـ برخورد ستارگان آسمان با یکدیگر .......................(45)2ـ دیوارهای خونین پس از طلوع آفتاب پس ازشهادت امام حسین علیه السلام ..............................................(46)3ـ خونین بودن آسمان به مدت هفت شب پس از شهادت امام حسین علیه السلام ..............................................(46)4ـ اشک ریختن آسمان : ......................................(47)5ـ تاریک شدن دنیا :...........................................(48)6ـ سرخ شدن آسمان :..........................................(49)7ـ جاری گشتن خون از دیوار دار الاماره ابن زیاد ........(50)8ـ گرفتن خورشید :............................................(51)9ـ جاری شدن خون تازه از زیر سنگ ها ..................(52)10ـ خاکستر شذن خون گیاه ورس ...........................(54)11ـ تلخ شدن ویا دیده شدن آتش در گوشت شتر غنیمت گرفته شده ..............................................................(55)12ـ سرخ شدن پهنه آسمان : ..................................(56)فهرست...........................................................(58) * نام کتاب پاسخ بہ شبهات عزاداری * ( نویسنده محمد عظیم از پاکستان سند شهر شکارپور
.: Weblog Themes By Pichak :.