تقدیم
تقدیم می کنم این نوشته را به روح مقدس ملکوتی شهیده صدیقه ام ابیها مدافع ولایت امام برحق بنت سید الرسل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
و به یوسف گم گشته اش بقیة الله الاعظم امام عصر المهدی روحی و ارواحنا له المقدم الفدا که یک روز خواهد می رسد که جلوه نورانی ایشان بر این همه عالم می تابد و مستضعفین جهان از این رنج و الم نجات خواهند یافت.
سپاس گذاری
نهایت سپاس و تشکر عرض می کنم به ویژه همه اساتید گروه علوم قرآن و حدیث که در این تمام دوره شفقت نمودند و بالاخص استاد رهنما
" آقای سید علی واعظ زاده " که در این زمینه کمک فراوان ایشان برای بنده نمودند، و وقت گذاشتند تا من توانستم این نوشته را به طور احسن تکمیل برسانم.
از خداوند منان همیشه برای طول عمر و روز افزون توفیقات عالیشان دعاگو هستم.
چکیده
دین مقدس اسلام که یک دین کامل است و در همه جانب مردم را هدایت نموده است،
چه در عقاید چه در احکام و چه در اخلاق هر چه انسان برای رسیدن سعادت احتیاج داشت خدا وند عزوجل در کتاب لا ریب بیان نموده هست،
موضوعاتی که در تعلیمات اسلام اهمیت زیادی دارند و آنها جنبه اجتماعی هم دارند چون اسلام فقط جنبه انفرادی را مورد نظر قرار نگرفته است بلکه جنبه اجتماعی را هم اهمیت ویژه می دهد، به همین خاطر حقوق مردم بالخصوص حقوق همسایگان را با تاکید فراوان بیان نموده است،
هم در آیات قرآن مجید و هم
در سیره پیمبر اعظم صلی الله علیه وآله وسلم و همچنین در سیره ائمه هدی علیهم السلام درباره رعایت نمودن حقوق همسایگان خیلی تاکید شده است
اینقدر که بعضی گمان می کردند که پیمبر اسلام صلی الله علیه وآله همسایگان را هم در میراث ما شریک قرار می دهد،
علاوه از این مسائلی که مربوط به همسایگان بودند با صراحت آنها هم رسول اسلام بیان نمودند حتی تعریف همسایگان، تا چه حدی و تا چه فاصله ای باشد که آن همسایه ما شمرده می شود و هم ابلاغ نمودند و مانند امثال آنها.
کلید واژگان
قرآن ، حدیث ، حقوق ، همسایگی ، اهمیت.
فهرست مطالب
مقدمه. 8
فصل. 10
1_1 واژه همسایه. 11
1_2 لفظ جار در قرآن. 14
1_3 اهمیت همسایه داری در قرآن. 17
قضاوت حضرت ختمی رسالت.. 24
فصل دوم. 26
2_1 بررسی کلمه جار در روایات.. 27
2_2 حقوق همسایه در کلام معصومین {ع}. 29
2_3 اهمیت حقوق همسایه داری از روی روایات.. 34
2-4 حدود همسایگی.. 36
فصل سوم. 37
3_1 حقوق همسایه در اسلام. 38
نتیجه. 44
منابع و مآخذ. 46
مقدمه
اسلام يک دین جامع و کامل است و مسائل انفرادی و اجتماعی را هم بیان نموده است،
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﮐﺮﯾﻢ ﺩﺭ ﺑﺮﺷﻤﺎﺭﯼ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺣﻘﻮﻕ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ، ﻧﯿﮑﯽ ﺑﻪ ﭼﻨﺪ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ : ﻭَ ﺍﻟْﺠﺎﺭِ ﺫِﯼ ﺍﻟْﻘُﺮْﺑﯽ ﻭَ ﺍﻟْﺠﺎﺭِ ﺍﻟْﺠُﻨُﺐِ .[1]
ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻭ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺩﻭﺭ ﺍﺣﺴﺎﻥ ﮐﻦ.
همچنین در کلامناب رسول اسلام صلی الله علیه وآله درباره حقوق همسایگان تاکید زیاد شده است،مانند این حدیث مبارکه:
ﺣﺪﯾﺚ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻛﺮﻡ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ :
ﺇِﻥ ﺃَﺣﺒَﺒﺘُﻢ ﺃَﻥ ﻳُﺤِﺒَّﻜُﻢُ ﺍﻟﻠّﻪ ﻭَﺭَﺳﻮﻟُﻪُ ﻓَﺄَﺩّﻭﺍ ﺇِﺫَﺍ ﺍﺋﺘُﻤِﻨﺘُﻢ ﻭَﺍﺻﺪُﻗﻮﺍ ﺇِﺫﺍ ﺣَﺪَّﺛﺘُﻢ ﻭَﺃَﺣﺴِﻨﻮﺍ ﺟِﻮﺍﺭَ ﻣَﻦ ﺟﺎﻭَﺭَﻛُﻢ:
ﺍﮔﺮ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭﻗﺘﻰ ﺍﻣﺎﻧﺘﻰ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺳﭙﺮﺩﻧﺪ ﺭﺩ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺳﺨﻦ ﮔﻮﻳﻴﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻮﻳﻴﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺎﻳﮕﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻧﻴﻜﻰ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ .[2]
هم در کلام امیر المومنین علیه السلام درباره رعایت حقوق همسایگان آمده است
ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ :
ﺷﻴﻌَﺘُﻨَﺎ ﺍﻟﻤُﺘَﺒﺎﺫِﻟﻮﻥَ ﻓﻰ ﻭِﻻﻳَﺘِﻨﺎ، ﺍَﻟﻤُﺘَﺤﺎﺑّﻮﻥَ ﻓﻰ ﻣَﻮَﺩَّﺗِﻨﺎ ﺍَﻟﻤُﺘَﺰﺍﻭِﺭﻭﻥَ ﻓﻰ ﺍِﺣﻴﺎﺀ.
ﺍَﻣﺮِﻧﺎ ﺍَﻟَّﺬﻳﻦَ ﺍِﻥ ﻏَﻀِﺒﻮﺍ ﻟَﻢ ﻳَﻈﻠِﻤﻮﺍ ﻭَ ﺍِﻥ ﺭَﺿﻮﺍ ﻟَﻢ ﻳُﺴﺮِﻓﻮﺍ، ﺑَﺮَﻛَﺔٌ ﻋَﻠﻰ ﻣَﻦ ﺟﺎﻭَﺭﻭﺍ ﺳِﻠﻢٌ ﻟِﻤَﻦ ﺧﺎﻟَﻄﻮﺍ:[3]
ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﻣﺎ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻭﻻﻳﺖ ﻣﺎ ﺑﺬﻝ ﻭ ﺑﺨﺸﺶ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ، ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺩﻭﺳﺘﻰ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﺤﺒﺖ ﻣﻰ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ، ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﻣﺮ ﻭ ﻣﻜﺘﺐ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﻫﻢ ﻣﻰ ﺭﻭﻧﺪ . ﭼﻮﻥ ﺧﺸﻤﻴﮕﻴﻦ ﺷﻮﻧﺪ، ﻇﻠﻢ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺭﺍﺿﻰ ﺷﻮﻧﺪ، ﺯﻳﺎﺩﻩ ﺭﻭﻯ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻨﺪ، ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻤﺴﺎﻳﮕﺎﻧﺸﺎﻥ ﻣﺎﻳﻪ ﺑﺮﻛﺖ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﺸﻴﻨﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺻﻠﺢ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺍﻧﺪ .
علاوه بر این احادیثی از همه ائمه هدی علیهم السلام داریم که در این احادیث درباره حقوق جیران بیشتر از موارد دیگر تاکید ویژه شده است.
در این پژوهش هم بیان نموده ایم که این موضوع
" حقوق همسایگی در قرآن و حدیث" است چقدر اهمیت زیادی دارد،
این پژوهش شامل بر ۳ فصل و یک نتیجه می باشد.
فصل اول: حقوق همسایه در قرآن .
فصل دوم: حقوق همسایه در روایات.
فصل سوم: حقوق همسایه در اسلام می باشد.
فصل
حقوق همسایه در قرآنواژه همسایهلفظ جار در قرآن.اهمیت همسایه داری در قرآن.
1_1 واژه همسایه
واژه جار، از ریشه جور، به معنای میل و عدول است و فعل آن از باب مفاعله (مجاوره، جِوار) به معنای همسایگی است.[4]
از نظر لغت، به دو یا چند نفر که زیر یک سقف باشند یا اتاق یا خانه آنها متصل یا نزدیک به هم باشد، همسایه میگویند. در قرآن، کلمه {جار}به معنای همسایه آمده که مصدر آن {جوار} و به معنای همسایگی است. [5]
صاحب مفردات در ذیل {ج و ر}، {جار} را این گونه معنا کرده است: {الجارُ مَنْ یقْرَبُ مَسْکَنَهُ مِنْک} همسایه، کسی است که مسکنش نزدیک توست.
این نکته مهم است که کلمه جار {همسایه} از اسمای متضایف و وابسته به طرف دیگر است؛ مثل دوست و برادر که محتاج به طرف دیگر خود است و اخلاق و حقوق همسایه نیز دو طرفه است.[6]
همسایه: در عرف شامل خانههای هم جوار میشود، حال آنکه در دین اسلام، این محدوده وسیع تر است.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله درباره حدّ همسایگی فرمود:
کُلّ اَرْبَعِینَ داراً جِیرانٌ مِن بَینَ یدَیهِ وَمِنِ خَلْفِهِ وَعَنْ یمِینهِ وَعَنْ شِمالِهِ.
تا چهل خانه از روبه رو، پشت سر، طرف راست و چپ، همسایه محسوب میشوند.[7]
یا زمانی که از آن حضرت درباره حدّ همسایگی پرسیدند، فرمود: حَدُّ الْجِوارِ اَربَعونَ داراً؛ حدّ همسایگی، چهل خانه است.[8]
امام صادق (علیه السلام) از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل میکند که فرمود: هر چهل خانه از چهار طرف، همسایه محسوب میشوند.[9]
امام باقر (علیه السلام) در حدیثی، به حق همسایگی تا چهل خانه از هر چهار جهت اشاره میکند.[10]
شیخ طوسی درباره حدّ همسایگی این گونه نقل میکند:
عایشه روایت کرده که از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره حد همسایگی پرسیده شد، فرمود: {چهل خانه است} و به ابوبکر، عمر، عثمان و حضرت علی (علیه السلام) فرمود: {خارج شوید و فریاد بزنید که حدّ همسایگی چهل خانه است}.[11]
از این روایتها فهمیده میشود که محل سکونت یک شخص، در مرکز دایره ای قرار دارد که تا چهل خانه از هر طرف، همسایه او به شمار میروند و اگر اخلاق درست معاشرت، در مورد آنها رعایت شود، دگرگونی عظیم اخلاقی در فرد و اجتماع صورت میپذیرد.
در برخی احادیث، حدّ همسایگی به گونه ای دیگر بیان شده است. برای مثال، در سُبُل السلام از امام علی (علیه السلام) روایت شده است که کسی که صدا و ندای همسایه را میشنود، همسایه است. همچنین گفته شده است هرکس همراه تو نماز صبح در مسجد بخواند، همسایه است.[12]
از روایتهای گفته شده، درمی یابیم که همسایگی، به خانههای مجاور و نزدیک به هم محدود نمی شود و طیف گسترده ای از هم نوعان و ساکنان محله را شامل میشود که انسان در برابر آنها مسئولیت اخلاقی و حقوقی دارد.
به کار بردن اخلاق همسایه داری و عمل به منشور آن، پی آمدهای مهمی دارد و سبب پیدایش فضیلتهای اخلاقی و دوری از صفات زشت در فرد و جامعه میشود.
1_2 لفظ جار در قرآنوَاعْبُدُوا اللّهَ وَلاَ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ.[13]
ترجمه: و خدای یکتا را پرستید و هیچ چیزی را شریک وی نگیرید و نسبت به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران و همسایه دور و نزدیک و دوستان موافق و رهگذران و بندگان که زیردست تصرف شمایند نیکی کنید، که خدا مردم متکبّر خودپسند را دوست ندارد.
وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى: و همسایه نزدیک صاحب قرابت (خويشاوند) . قربى: قرابت نسبى.
وَالْجَارِ الْجُنُبِ: همسايه اى كه اجنبى است، خويشاوند نيست. جنب (بر وزن شتر) وصف است به معنى مجنوب و كنار شده.[14]وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ
و اگر یکی از مشرکان به تو پناه آورد (که از دین آگاه شود) بدو پناه ده تا کلام خدا بشنود.[15]
استجارك: جار: همسايه. استجاره: امان خواستن. اجاره: امان دادن {فاجره} به او امان بده.[16]قُلْ مَن بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلاَ يُجَارُ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ.[17]
بگو: اگر معرفت و شناخت دارید بگویید: کیست که حاکمیّت مطلق و فرمانروایی همه چیز به دست اوست و او پناه دهد و برخلاف خواسته اش به کسی [از عذاب] پناه داده نمی شود.
يجير جار: همسايه، اجاره: امان دادن و پناه دادن. {و هو يجير و لا يجار عليه}: او پناه مىدهد ولى پناه داده نمىشود.[18]وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ وَقَالَ لاَغَالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَإِنِّي جَارٌ لَكُمْ فَلَمَّا تَرَاءَتِ الْفِئَتَانِ نَكَصَ عَلَى عَقِبَيْهِ وَقَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنكُمْ.[19]
و [یاد کنید] هنگامی را که شیطان اعمالشان را {که در راه دشمنی با پیامبر و لشکرکشی بر ضد اهل ایمان بود} در نظرشان آراست و گفت: امروز {به سبب جمعیت بسیار و آرایش جنگی شما} هیچ کس از مردمان {با ایمان} پیروز شونده بر شما نیست، و من پناه دهنده به شمایم، ولی زمانی که دو گروه {مؤمن و مشرک} با یکدیگر برخورد کردند، به عقب برگشت و پا به فرار گذاشت، و گفت: من از شما {یاران و پیروانم} بیزارم، من چیزی را {چون نزول فرشتگان} می بینم که شما نمی بینید، البته من از خدا می ترسم و خدا سخت کیفر است.
وَ إِنِّی جارٌ لَکُمْ: من نیز همسایه شما و در کنار شما هستم» و همچون یک همسایه وفادار و دلسوز به موقع لزوم از هیچ گونه حمایتی دریغ ندارم.[20]
جار لکم: به معناي همسايگي و مجاورت است بدينسان که شيطان به آنان گفت من در کنار شمايم و آنچه به شمار برسد، به من هم خواهد رسيد. (16) ولي بازگشت اين احتمال نيز به همان معناي حمايت و ياري خواهد بود؛ علاوه بر اينکه اگر مقصود از آيه را گفتار شيطان در چهره سراقة بن مالک از قبيله بنيکنانه بدانيم، جمله «جار لکم» بيانگر اماندهي و حمايت خواهد بود؛ زيرا عادت عرب بر اين بود که قبايل به يکديگر امان و پناهندگي ميدادند و از آثار آن، حمايت و ياري يکديگر در مقابل دشمن بود.[21]قُلْ إِنِّي لَنْ يُجيرَني مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً.[22]
بگو: [اگر از او نافرمانی کنم] هرگز کسی در برابر [عذاب] خدا مرا پناه نمی دهد، و هرگز پناهگاهی غیر او نمی یابم.
لَنْ يُجيرَني: هر گز کسی ما را پناه نمی دهد.لَئِن لَّمْ یَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لَا یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا قَلِیلً.[23]
اگر منافقان و کسانى که در دلهایشان مرضى هست و شایعهافکنان در مدینه [از کارشان] باز نایستند تو را سخت بر آنان مسلط مىکنیم تا جز [مدتى] اندک در همسایگى تو نپایند.
لَا یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا: در همسایگى تو نپایند.
1_3 اهمیت همسایه داری در قرآن
اهتمام به موضوع همسایه و همسایه داری، در دین اسلام بسیار سفارش شده و نه تنها قرآن بر این مسئله تأکید کرده، بلکه روایتهای فراوانی هم در این زمینه از ائمه معصوم (ع) آمده است.
خداوند در قرآن در زمینه نیکی و احسان به همسایه میفرماید:
وَ اعْبُدُوا اللّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانًا وَ بِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبی وَ الْجارِ الْجُنُبِ.[24]
و خداوند را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید و به پدر و مادر و به بستگان و یتیمان و بینوایان و همسایه نزدیک و دور نیکی کنید.
مفسّرین برای {جار ذی القربی} و {جار جنب} احتمالات و مفاهیم متفاوتی را مطرح نمودهاند.برخی اظهار داشتهاند منظور از عبارت نخست همسایهء نزدیک و خویشاوند میباشد و عبارت دومی به همسایه دور از خانه و یا غیر خویشاوند اشاره دارد.
علامه سید محمد حسین طباطبایی عقیده دارد جملهء «و الجار ذی القربی و الجار الجنب»به قرینهء مقابله وصف، میشود فهمید مراد از«جار ذی القربی»همسایهء نزدیک است و مراد از«جار الجنب»(همسایهء اجنبی)همسایهای است که خانهاش دور باشد.«الصاحب بالجنب»به معنی فردی که همیشه نزد کسی باشد و مفهوما اعم از رفیق حضر و سفر و منزل و مانند اینهاست.[25]
در تفسیر اطیب البیان منظور از«و الجار ذی القربی» همسایهء خویشاوند ذکر شده و عبارت«و الجار الجنب»را به همسایهء بیگانه بیان کرده و در خصوص«و الصاحب بالجنب»گفته:مراد افراد هم سفری است که در مسافرت حسن معاشرت و معاونت در امور به یکدیگر کنند و بعضی گفتهاند مقصود همسایهء نزدیک به اصطلاح یک دیوار و یک بام است.[26]
مؤلف تفسیر اثنی عشری ذیل بحثهای تفسیری آیه سی و شش از سورهء نساء در خصوص همسایه احادیثی به نقل از معصومین(علیهم السلام)آورده و افزوده است:
احسان به همسایگان خویشاوند که هم حق جوار و هم حق قرابت دارند و رحمت و شفقت نمودن به آنان یا نیکویی به کسانی که قرب جوار دارند منظور عبارت «و الجار ذی القربی»است و ذیل «و الصاحب بالجنب»خاطر نشان نموده است«...و احسان به همنشین و هم صحبت،زمخشری گفته:مراد مصاحب است و یمکن رفیق در سفر یا شریک در تعلم علم یا آموختن حرفه و صنعت باشد یا همنشین در مسجد و یا مجلس یا زوجه یا خادم یا غیر آن که نیکویی نماید به آنها به مهربانی،موعظه،نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر.[27]
در این آیه، خداوند از بنده مؤمن خود میخواهد که احسان را در حق گروههای مختلفی از هم نوعان خود مراعات کند که یکی از موارد آن، نیکی کردن در حق همسایگان نزدیک و دور است.
در آیه بالا، احسان به همسایگان، در کنار عبادت خداوند و نفی شرک قرار گرفته و این هم ردیفی اصل اعتقادی توحید با احسان به هم نوعان، به ویژه همسایگان دور و نزدیک، بسیار بااهمیت است.
درباره اینکه منظور از همسایه نزدیک و همسایه دور در آیه ذکر شده چیست، مفسران احتمالهای مختلفی نقل کرده اند. بعضی از مفسران از نزدیکی مکانی یاد کرده اند.[28]
و بعضی مثل تفسیر المیزان، نزدیکی را نزدیکی مذهب و دین احتمال داده اند.[29]
البته در تفسیر المیزان از «جار ذی القربی»، به همسایه نزدیک و از «جار الجَنْب»، به همسایه ای که خانه اش دور است، تعبیر شده است.[30]
اشاره کردن قرآن به همسایه دور، به این دلیل است که بیشتر وقتها در عرف، به همسایه نزدیک و دیوار به دیوار، همسایه گفته میشود. ازاین رو، به دلیل آنکه احسان و مراعات اخلاق حسنه شامل معنایی وسیع تر شود و هم نوعان را نیز در بر گیرد، در این آیه، در کنار جار ذی القربی، از جارالجنب هم سخن گفته شده است. بهتر است این دوری و نزدیکی را دوری و نزدیکی مکانی به شمار آوریم؛ زیرا غیر هم کیشان و کسانی را هم که با عقیدههای مختلف در کنار یکدیگر زندگی میکنند، شامل میشود و این با اصول اسلام سازگارتر است.
البته از آیه میتوان این گونه استنباط کرد که همسایه نزدیک، در نیکی، نسبت به همسایه دور، مقدّم است. همان گونه که برخی مفسران چنین قائل شده اند.[31]
در روایات و سخنان امامان معصوم (ع) نیز همسایه و همسایه داری جایگاه ویژه ای دارد. امیرمؤمنان علی (ع) میفرماید: «ما تَأکّدِّتِ حُرْمَةً بِمِثْلِ الْمُصاحِبَةِ وَالْمُجاوَرَةِ.
حرمتی بالاتر از حرمت هم نشینی و همسایگی نیست.[32]
همچنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، درباره جایگاه همسایه فرمود:
همسایه مانند نفس انسان است، نه زیان مند شود و نه گناه ورزد.[33]
براساس این حدیث، همان گونه که انسان در حفظ نفس خویش میکوشد، همسایه نیز به همان اندازه اهمیت دارد و باید در مراقبت از آن کوشید.
در این آیه یک سلسله از حقوق اعم از حق خدا و بندگان و آداب معاشرت با مردم بیان شده است، و روی هم رفته ده دستور از آن استفاده میشود.نخست مردم را دعوت به عبادت و بندگی پروردگار و ترک شرک و بت پرستی که ریشه اصلی تمام برنامههای اسلامی است میکند، دعوت به توحید و یگانه پرستی روح را پاک، و نیت را خالص، و اراده را قوی، و تصمیم را برای انجام هر برنامه مفیدی محکم میسازد، و از آنجا که آیه بیان یک رشته از حقوق اسلامی است، قبل از هر چیز اشاره به حق خداوند بر مردم کرده، میگوید: «و خدا را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید وَ اعبُدُوا اللّهَ وَ لا تُشرِکوا بِهِ شَیئاً.سپس میگوید: و به پدر و مادر نیکی کنید وَ بِالوالِدَینِ إِحساناً.حق پدر و مادر از مسائلی است که در قرآن مجید زیاد روی آن تکیه شده و کمتر موضوعی است که این قدر مورد تأکید واقع شده باشد، و در چهار مورد از قرآن، بعد از توحید قرار گرفته است[34]. همچنین به خویشاوندان نیکی کنید وَ بِذِی القُربی.این موضوع نیز از مسائلی است که در قرآن تأکید فراوان در باره آن شده است، گاهی به عنوان {صله رحم}، و گاهی به عنوان احسان و نیکی به خویشاوندان.سپس اشاره به حقوق «ایتام» کرده، و افراد با ایمان را توصیه به نیکی در حق «یتیمان» میکند (وَ الیتامی). زیرا در هر اجتماعی بر اثر حوادث گوناگون همیشه کودکان یتیمی وجود دارند که فراموش کردن آنها نه فقط وضع آنان را به خطر میافکند، بلکه وضع اجتماع را نیز به خطر میاندازد.بعد از آن حقوق {مستمندان} را یاد آوری میکند وَ المَساکینِ. زیرا در هر اجتماعی افرادی معلول و از کار افتاده و مانند آن وجود دارند که فراموش کردن آنها بر خلاف تمام اصول انسانی است.سپس توصیه به نیکی در حق {همسایگان نزدیک} میکند (وَ الجارِ ذِی القُربی.سپس در باره {همسایگان دور} سفارش میکند وَ الجارِ الجُنُبِ.حق همسایگی در اسلام به قدری اهمیت دارد که در وصایای معروف امیر مؤمنان علیه السّلام میخوانیم: ما زال (رسول اللّه) یوصی بهم حتّی ظننا انّه سیورّثهم: «آنقدر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در باره آنها سفارش کرد، که ما فکر کردیم شاید دستور دهد همسایگان از یکدیگر ارث ببرند. در حدیث دیگری از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نقل شده که در یکی از روزها سه بار فرمود: و اللّه لا یؤمن: به خدا سوگند چنین کسی ایمان ندارد.[35]
یکی پرسید چه کسی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: الّذی لا یأمن جاره بوائقه: کسی که همسایه او از مزاحمت او در امان نیست؟ سپس قرآن در باره کسانی که با انسان دوستی و مصاحبت دارند، توصیه کرده، میفرماید: «و به دوست و همنشین» نیکی کنید وَ الصّاحِبِ بِالجَنبِ.
البته «صاحب بالجنب» معنایی وسیعتر از دوست و رفیق دارد، به این ترتیب آیه یک دستور جامع و کلی برای حسن معاشرت نسبت به تمام کسانی که با انسان ارتباط دارند میباشد، اعم از دوستان واقعی، و همکاران، و همسفران، و مراجعان، و شاگردان، و مشاوران، و خدمتگزاران.دسته دیگری که در اینجا در باره آنها سفارش شده، کسانی هستند که در سفر و بلاد غربت احتیاج پیدا میکنند و با این که ممکن است در شهر خود افراد متمکنی باشند، در سفر به علتی وا میمانند میفرماید: «و واماندگان» وَ ابنِ السَّبِیلِ.در آخرین مرحله توصیه به نیکی کردن نسبت به بردگان کرده، میفرماید: «و بردگانی که مالک آنها هستید» وَ ما مَلَکت أَیمانُکم.
در حقیقت آیه با حق خدا شروع شده و با حقوق بردگان ختم میگردد و تنها این آیه نیست که در آن در باره بردگان توصیه شده، بلکه در آیات مختلف دیگر نیز در این زمینه بحث شده است.در پایان آیه هشدار میدهد و میگوید: «خداوند افراد متکبر و فخر فروش را دوست نمیدارد» إِنَّ اللّهَ لا یحِبُّ مَن کانَ مُختالًا فَخُوراً.
به این ترتیب هر کس از فرمان خدا سرپیچی کند و به خاطر تکبر، از رعایت حقوق خویشاوندان، پدر و مادر، یتیمان، مسکینان، إبن السبیل و دوستان سر باز زند محبوب خدا و مورد لطف او نیست. و هر کس که مشمول لطف او نباشد از هر خیر و سعادتی محروم است.[36]
خواستن همسایگی در نزد خداوند:
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ.[37]
و خدا برای مؤمنان همسر فرعون را مثل زده است هنگامی که گفت: پروردگارا! برای من نزد خودت خانه ای در بهشت بنا کن ومرا از فرعون وکردارش رهایی بخش ومرا از مردم ستمکار نجات ده.
آسیه زن فرعون همسایگی حق طلب کرد و قربت وی خواست،گفت:ربّ ابن لی عندک بیتا فی الجنة:خداوندا در همسایگی تو حجرهای خواهم که در کوی دوست حجره نیکوست.آری نیکوست و لکن بهای آن گرانست،گر هر چیزی به زر فروشند،این را به جان و دل فروشند.
آسیه گفت:باکی نیست و گر به جای جانی هزار جان بود،دریغ نیست،پس آسیه را چهار میخ کردند و در چشم وی میخ آهنین فرو بردند و او در آن تعذیب میخندید و شادمانی همی کرد.[38] قضاوت حضرت ختمی رسالت
در برخی آیات قرآن گرچه به صراحت آیهء سی و شش سورهء نساء دربارهء همسایگان و روابط آنان مطالبی نیامده ولی در پارهای از مضامین قرآنی بنا به نظر مفسّرین به این موضوع اشاره شده و یا شأن نزول برخی آیات به بحث مزبور ارتباط مییابند.
در سبب نزول آیه:
فلا و ربّک لا یؤمنون حتّی یحکموک فیما شجر بینهم
(2)،عدهای اظهار داشتهاند،این آیه دربارهء فردی به نام {زبیر} نازل شده که با مردی از انصار برای آبیاری نخلستان به نزاع پرداخت و این دو، قضاوت در مورد منازعهء مزبور را به رسول خدا(ص)واگذار نمودند،پیامبر به زبیر فرمود:نخست باغ خودت را آبیاری نما، سپس به همسایهات واگذار کن،مرد انصاری با شنیدن این حکم آشفته و خشمگین گردید و گفت:یا رسول اللّه(ص)چون زبیر پسر عمهات میباشد به نفع او قضاوت کردی؟ در اینجا آثار دگرگونی در سیمای پیامبر هویدا گردید و دوباره خطاب به زبیر فرمود: پس از سیراب نمودن باغ خود به طور کامل، آب را به همسایهات بده تا باغش را آبیاری نماید،سپس این آیه نازل گردید.[39]
صاحبان تفاسیر {کشف الاسرار} و {روض الجنان} گویند چون زمین زبیر در سطح بالاتری از باغ همسایهاش قرار داشت در مرحله نخست میبایست او از آب استفاده کند،سپس به همسایهء خود بدهد و دستور پیامبر هم به خاطر رعایت جانب مرد انصاری بوده است.ولی چون وی به ساحت مقدس سرور عالمیان جسارت روا داشت، پیامبر خطاب به زبیر فرمود:چنین رعایتی برای این مرد ضرورتی ندارد و تو به اندازهء کافی برای مشروب نمودن باغ خود از آب استفاده کن و سپس همسایهات را از آن برخوردار نما.
در بخشی از آیه 87 سوره یونس این عبارت دیده میشود:
و اجعلوا بیوتکم قبلة.
یعنی خانههای خود را مقابل یکدیگر(بطور متمرکز)قرار دهید.
فصل دوم
حقوق همسایه در روایاتبررسی کلمه جور در روایات.حقوق همسایه در کلام معصومین {ع}.اهمیت حقوق همسایه داری از روی روایات.حدود همسایگی.
2_1 بررسی کلمه جار در روایات
ریشه لفظ{جار} {جور}بوده که در کتب لغت و فرهنگهای عربی برای آن معانی متعددی را ذکر نمودهاند،از جمله افراد همپیمانی را که با یکدیگر عقد اخّوت و عدم تعرض منعقد نمودهاند،{جار} گفتهاند.حضرت علی(علیه السلام)خطاب به اصحاب خود میفرماید:
و قد بلغتم من کرامة اللّه تعالی لکم منزلة تکرم بها إماؤکم و توصل بها جیرانکم.
یعنی: شما از لطف خداوند بزرگ به مقامی رسیدید که حتی کنیزان تان را گرامی می دارند و همسایگان تان محبت می کنند.[40]
جیرانکم: همسایگان تان.حضرت علی(علیه السلام) میفرماید:
فأمّا اهل الطاعتة فأثابهم بجواره و خلّد فی داره.
یعنی: خداوند پاداش اهل طاعت را در همسایگی رحمتش قرار داده و در بهشت جاودانی خود جای دهد[41].
بجواره: در همسایگی.حضرت علی(علیه السلام) در فراز خطبهای دیگر میفرمایند:
فبادرو بأعمالکم تکونوا مع جیران اللّه.
یعنی: پس به کردار نیک و اعمال صالح مبادرت ورزید تا با همسایگان خداوند (نیکوکاران)باشید[42].
مع جیران اللّه: با همسایگان خداوند.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:
ما زال جبرئیل یوصینی بالجار حتی ظننت انه سیورثه.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در فرمایشی افتخار آفرین می فرمایند: آنچنان جبرئیل درباره همسایه به من سفارش مینمود تا آنجا که تصور کردم همسایه میتواند وارث همسایه دیگر باشد.[43]
یوصینی بالجار: درباره همسایه به من سفارش مینمود.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:
کلّ اربعین دارا جیران من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و عن شماله.
یعنی:تا چهل خانه از روبرو،پشت سر،طرف راست و سوی چپ همسایه میباشند.در روایت دیگری میخوانیم.[44] جیران: همسایه .2_2 حقوق همسایه در کلام معصومین {ع}.حدیث رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
إِن أَحبَبتُم أَن يُحِبَّكُمُ اللّه وَرَسولُهُ فَأَدّوا إِذَا ائتُمِنتُم وَاصدُقوا إِذا حَدَّثتُم وَأَحسِنوا جِوارَ مَن جاوَرَكُم.
اگر مى خواهيد كه خدا و پيغمبر شما را دوست بدارند وقتى امانتى به شما سپردند رد كنيد و چون سخن گوييد راست گوييد و با همسايگان خود به نيكى رفتار نماييد.[45]حدیث امام على {عليه السلام} :
وَالجِوارُ أَربَعونَ دارا مِن أَربَعَةِ جَوانِبِها.
تا چهل خانه از چهار طرف همسايه به شمار مى آيند.[46]حدیث امام على {عليه السلام} :
سَل عَنِ الرَّفيقِ قَبلَ الطَّريقِ، وَعَنِ الجارِ قَبلَ الدّارِ؛
قبل از مسافرت ببين همسفرت كيست و پيش از خريد خانه ببين همسايه ات كيست.[47]
حدیث امام سجاد {عليه السلام} :
أَمّا حَقُّ جارِكَ فَحِفظُهُ غائِبا وَ إِكرامُهُ شاهِدا وَنُصرَتُهُ إِذا كانَ مَظلوما وَلا تَتَّبِع لَهُ عَورَةً فَإِن عَلِمتَ عَلَيهِ سوءً سَتَرتَهُ عَلَيهِ وَإِن عَلِمتَ أَنَّهُ يَقبَلُ نَصيحَتَكَ نَصَحتَهُ فيما بَينَكَ وَبَينَهُ وَلا تُسَلِّمهُ عِندَ شَديدَةٍ وَتُقيلُ عَثرَتَهُ وَتَغفِرُ ذَنبَهُ وَتُعاشِرُهُ مُعاشَرَةً كَريمَةً؛
اما حق همسايه ات اين است كه درغياب اوآبرويش راحفظ كنى و درحضورش او را احترام نهى. اگر به او ظلمى شد ياريش رسانى، دنبال عيب هايش نباشى، اگر بدى از او ديدى بپوشانى، اگر بدانى نصيحت تو را مى پذيرد او را در خفا نصيحت كنى، در سختى ها رهايش نكنى، از لغزشش درگذرى، گناهش را ببخشى و با او به خوبى و بزرگوارى معاشرت كنى.[48]حدیث رسول اكرم {صلى الله عليه و آله} :
فى حُقوقِ الجارِ: إِنِ استَغاثَكَ أَغَثتَهُ وَإِنِ استَقرَضَكَ أَقرَضتَهُ وَإِنِ افتَقَرَ عُدتَ عَلَيهِ وَإِن أَصابَتهُ مُصيبَةٌ عَزَّيتَهُ وَإِن أَصابَهُ خَيرٌ هَنَّتَهُ وَإِن مَرِضَ عُدتَهُ وَإِن ماتَ اتَّبَعتَ جِنازَتَهُ وَلا تَستَطِل عَلَيهِ بِالبِناءِ فَتَحجُبَ عَنهُ الرّيحَ إِلاّ بِإِذنِهِ.
درباره حقوق همسايه فرمودند: اگر از تو كمك خواست كمكش كنى، اگر از تو قرض خواست به او قرض دهى، اگر نيازمند شد نيازش را برطرف سازى، اگر مصيبتى ديد او را دلدارى دهى، اگر خيرى به او رسيد به وى تبريك گويى، اگر بيمار شد به عيادتش روى، وقتى مرد در تشييع جنازه اش شركت كنى، خانه ات را بلندتر از خانه او نسازى تا جلوى جريان هوا را بر او بگيرى مگر آن كه خودش اجازه دهد.[49]حدیث رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
ما آمَنَ بى مَن باتَ شَبعانَ وَجارُهُ طاوِيا، ما آمَنَ بى مَن باتَ كاسيا وَجارُهُ عاريا.
به من ايمان نياورده است آن كس كه شب سير بخوابد و همسايه اش گرسنه باشد. به من ايمان نياورده است آن كس كه شب پوشيده بخوابد و همسايه اش برهنه باشد.[50]حدیث امام كاظم عليه السلام :
لَيسَ حُسنُ الجِوارِ كَفُّ الذىوَلكِن حُسنُ الجِوارِالصَّبرُعَلَى الذى.
خوش همسايگى تنها اين نيست كه آزار نرسانى، بلكه خوش همسايگى اين است كه در برابر آزار و اذيت همسايه صبر داشته باشى.[51]حدیث رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
لايَدخُلُ الجَنَّةَ عَبدٌ لا يَأَمَنُ جارُهُ بَوائِقَهُ.
كسى كه همسايه از شرش در امان نباشد به بهشت نمى رود.[52]
حدیث امام صادق عليه السلام :
مَن لَهُ جارٌ وَيَعمَلُ بِالمَعاصى فَلَم يَنهَهُ فَهُوَ شَريكُهُ.
هر كس همسايه اى را داشته باشد كه گناه مى كند ولى او را نهى نكند، شريك در گناه اوست.[53]حدیث امام على عليه السلام :
اِنَّ لِلّدارِ شَرَفا وَ شَرَفُهَا السّاحَةُ الواسِعَةُ وَ الخُلَطاءُ الصّالِحونَ وَ اِنَّ لَها بَرَكَةً وَ بَرَكَتُها جَودَةُ مَوضِعِها وَسَعَةُ ساحَتِها وَ حُسنُ جِوارِ جيرانِها.
خانه را شرافتى است. شرافت خانه به وسعت حياط (قسمت جلوى خانه) و هم نشينان خوب است. و خانه را بركتى است، بركت خانه جايگاه خوب آن، وسعت محوطه آن و همسايگان خوب آن است.[54]حدیث امام على عليه السلام :
زَكوةُ اليَسارِ بِرُّ الجيرانِ وَ صِلَةُ الرحامِ.
زكاتِ رفاه، نيكى با همسايگان و صله رحم است.[55]
حدیث رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
صِلَةُ الرَّحِمِ وَ حُسنُ الخُلقِ وَ حُسنُ الجَوارِ يَعمُرانِ الدّيارَ وَ يَزيدانَ فِى العمارِ.
صله رحم، خوش اخلاقى و خوش همسايگى، شهرها را آباد و عمرها را زياد مى كند.[56]ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ( ﻉ ) ﺩﺭ ﻭﺻﯿﺖ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ (ﻉ ) ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ(ﻉ ) ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﻠﻪَ ﻓﯽ ﺟﯿﺮﺍﻧِﮑُﻢْ ﻓَﺈِﻧَّﻬُﻢْ وصیة ﻧَﺒِﯿِّﮑُﻢْ، ﻣﺎﺯﺍﻝَ ﯾُﻮﺻﯽ ﺑِﻬْﻢِ ﺣَﺘّﯽ ﻇَﻨَﻨّﺎ ﺍَﻧَّﻪُ ﺳَﯿُﻮﺭِّﺛُﻬُﻢْ:
ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺩ ﮐﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎﻥ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻨﯿﺪ، ﺯﯾﺮﺍ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ( ﺹ ) ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻣﯽﻓﺮﻣﻮﺩ، ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﻣﺎ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﯽﺑﺮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺭﺙ ﻣﯽﺑﺮﺩ.[57]
2_3 اهمیت حقوق همسایه داری از روی روایات
حقوق همسایگان روشن میشود که اگر توصیههای روایی در این خصوص عملی گردد مردمی که تا مسافتهای نسبتا دوری با هم زندگی میکنند،بسیاری از دشواریها را پشتسر گذاشته و از زندگی توأم با آرامش و آغشته به مودت برخوردار خواهند بود و چنین پدیدهای در رشد عاطفی،فرهنگی،تربیتی،بهبود ساختار اجتماعی شهرها و روستاها تأثیر خود را نمودار خواهد ساخت.
برداشتهای روایی بر اساس روایات منقول از ائمه بیانگر آن است که همسایگان بنا به باورها و روابط خویشاوندی در سه دسته قرار میگیرند:
قال النبی(صلی الله علیه وآله وسلم)
الجیران ثلاثة جار له حق واحد و جار له ثلاث حقوق و جار له حقان،فالجار الذی له ثلاثة حقوق الجار المسلم ذو الرحم فله حق الاجوار و حق الاسلام و حق الرحم،و امّا الذی له حقان فالجار المسلم له حق الجوار و حق الاسلام و اما الذی حق واحد فالجار المشرک.[58]
نبی اکرم(ص)فرمود:همسایگان به سه دسته تقسیم میشوند،نخست همسایهای که سه حق دارد و آن همسایهء مسلمان و خویشاوند است که حق جوار،حق اسلام و حق رحم بر گردن ما دارد،و دوم همسایهای که مسلمان است و حق جوار و مسلمان بودن بر او تعلق میگیرد.سوم همسایهای که یک حق بر او تعلق میگیرد و آن فرد غیر مسلمان(مشرک است)است که در همسایگی ما زندگی میکند.
در واقع مجاورت منزل مسلمانی با فرد دیگر تعهد ایجاد میکند.از خصوصیات حق مزبور این است که فایدهء متقابل دارد و بین تمامی همسایگان جاری و متبادل است.هر کس که تصور مینماید به گردن دیگری حق دارد در همان حال باید متوجه این واقعیت باشد که او هم مدیون است،حقوق همسایگان به مرحلهء سخن،وصف و ذکر مزایا بسنده نمیگردد که معمولا همه میتوانند در این مرحله موفق باشند به فرمایش حضرت علی(علیه السلام)الحقّ اوسع الاشیاء فی التّواصف و اضیقها فی التناصف.
همچنین رعایت حق همسایه در جامعه بدون مواسات و تعاون اجتماعی مقدور نمیباشد و در ادای حقوق همسایه هیچ کس نمیتواند ادعا کند که به مددکاری دیگران نیازی ندارد.[59]
برخوردهای شایسته و عطوفت اسلامی و اخلاق حسنه از مذهب قبلی خویش دست برداشته و به آغوش اسلام آمدهاند.پس ادای حقوق نسبت به چنین همسایگانی علاوه بر آن که خود،رفتاری انسانی- ارزشی محسوب میگردد فعالیتی تبلیغی است.
حضرت امام حسن مجتبی(ع)با فردی یهودی همسایه بود،دیوار خانهء این مرد شکافی یافته و نجاسات از منزلش به خانهء آن حضرت سرایت نموده و وضع نامطلوبی پدید آورده بود،آن مرد یهودی از این وضع آگاهی نداشت و امام هم در این باره به وی اعتراضی ننمود.روزی زن آن یهودی به خانهء حضرت آمد و از این بابت به عذرخواهی پرداخت،حضرت فرمود: جدم رسول خدا(ص)فرمود:همسایهء خویش را گرامی داشته و او را احترام نمائید،چون آن همسایهء غیر مسلمان چنین برخورد نیکویی را از ریحانهء رسول خدا(ص)دید به خاندان عترت اشتیاق پیدا نمود و مسلمان شد و دست از آیین یهودی برداشت.[60]2-4 حدود همسایگی
در خصوص حد همسایگی و اینکه قلمرو روابط مسلمانان با همسایگان تا کجاست،قرآن به آن تصریح نکرده اما حضرت رسول اکرم(ص)در این باره میفرماید:
قال رسول اللّه {صلی الله علیه وآله وسلم}
کلّ اربعین دارا جیران من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و عن شماله.
یعنی:تا چهل خانه از روبرو،پشت سر،طرف راست و سوی چپ همسایه میباشند.در روایت دیگری میخوانیم.[61]
قال امیر المؤمنین(ع)حریم المسجد اربعون ذراعا و الجوار اربعون دارا من اربعة جوانبها.
حضرت علی(ع)فرمود حریم مسجد چهل ذراع و همسایگی تا چهل خانه از چهار طرف است.[62]
طبق مضمون این روایات،در روستاها،شهرهای کوچک و برخی شهرکها تقریبا تمامی اهالی منطقه با هم همسایهاند.از اینجا دلیل سفارش مؤکد اسلام به رعایت.
فصل سومحقوق همسایه در اسلام
3_1 حقوق همسایه در اسلام
ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺍﯼ ﺟﺎﻣﻊ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎ، ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ ﻓﺮﺩﯼ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺟﺴﻤﯽ ﻭ ﺭﻭﺣﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺩﺍﺭﺩ .
ﺍﯾﻦ ﻣﮑﺘﺐ ﻭ ﺗﻌﺎﻟﯿﻢ ﺗﮑﺎﻣﻞ ﺑﺨﺶ ﺁﻥ، ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﻧﯿﺰ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﻭ ﺗﻮﺻﯿﻪﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ .
ﺍﺳﻼﻡ ﺩﯾﻦ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺍﺳﺖ . ﺍﯾﻦ ﺑﺪﺍﻥ ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺷﺪﻥ ﻭ ﺑﻨﺪﮔﯽ، ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﻣﯽﮔﺬﺭﺩ ﻭ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻥ ﺟﺪﺍ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺑﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﻤﺎﻻﺕ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﻓﺖ ﻭ ﯾﺎ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﮐﻨﺎﺭﯼ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻋﻬﺪﻩ ﻧﮕﺮﻓﺖ .
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ ﮔﻮﺷﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ ﻭ ﻋﺰﻟﺖ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺗﺠﻮﯾﺰ ﺷﺪﻩ، ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺭﻩﻫﺎﯼ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻣﺪﺕ ﭼﻠﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺧﻮﺩﺷﻨﺎﺳﯽ ﻭ ﺗﻔﮑﺮ ﺩﺭ ﺁﯾﺎﺕ ﺁﻓﺎﻕ ﻭ ﺍﻧﻔﺲ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻫﺪﻑ ﻣﯿﺎﻧﯽ ﻫﺮ ﻣﺆﻣﻨﯽ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺷﺪﻩ، ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻭ ﺍﻣﺖ ﻭﺍﺣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺯﯾﺴﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﮐﻤﺎﻻﺕ ﺑﺎﯾﺴﺘﻪ ﻭ ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﺧﻮﯾﺶ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﺑﻨﺪ .
ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖﮐﻪ ﺣﻘﻮﻕ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻭ ﻣﺒﺎﺣﺚ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ، ﺑﺨﺶ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺯ ﺁﻣﻮﺯﻩﻫﺎﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺭﺍ ﺷﮑﻞ ﻣﯽﺩﻫﺪ .
ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺒﺎﺣﺚ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺗﻨﻈﯿﻢ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﻣﯿﺎﻥ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎﻥ، ﺣﻘﻮﻕ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽﻭ ﺁﺛﺎﺭ ﻭ ﮐﺎﺭﮐﺮﺩﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﯼ، ﻣﻌﻨﻮﯼ، ﺩﻧﯿﻮﯼ ﻭ ﺍﺧﺮﻭﯼ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ . ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺩﯾﺪﮔﺎﻩ ﺍﺳﻼﻡ ﺭﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﻘﻮﻕ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎﻥ ﻭ ﺣﻖ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﺗﺒﯿﯿﻦ ﮐﻨﺪ . ﻧﻘﺶ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﺩﺭ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺟﺎﻧﯽ ﻭ ﺭﻭﺣﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﻮﺟﻮﺩﯼ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺍﺳﺖ . ﺧﺎﺳﺘﮕﺎﻩ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺮ ﭼﻪ
ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﻭ ﮐﺎﺭﮐﺮﺩﻫﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻭ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻭ ﺷﻘﺎﻭﺕ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯽﮐﻨﺪ؛ ﺯﯾﺮﺍ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﻗﺘﻀﺎﺋﺎﺕ ﻭ ﻟﻮﺍﺯﻣﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﮕﺮﯾﺰﺩ .
ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻫﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻣﺘﺄﺛﺮ ﺍﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻣﺤﯿﻂ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺁﻥ ﺷﮑﻞ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ .
ﺁﺩﺍﺏ ﻭ ﺳﻨﺖﻫﺎ، ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻭ ﺷﺪﯾﺪ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﻫﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻭ ﺷﻘﺎﻭﺕ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯽﺳﺎﺯﺩ .
ﺍﺯ ﺁﯾﻪ ۲۷ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﻮﺡ ﺑﺮﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺤﯿﻂ ﺯﯾﺴﺖ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﺧﺖ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺁﺩﻣﯽ ﻧﻘﺶ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻭ ﺑﯽ ﻧﻈﯿﺮﯼ ﺭﺍ ﺍﯾﻔﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ .
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﻮﺡ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺯﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﯿﻂ ﻧﺎﺑﻬﻨﺠﺎﺭ، ﻓﺎﺳﺪ ﻭ ﺁﻟﻮﺩﻩ، ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺑﺮ ﻓﻄﺮﺕ ﺧﻮﺩ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﻮﻧﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺤﯿﻂ ﺯﯾﺴﺖ، ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﯼ ﮐﺎﻓﺮ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻓﺎﺟﺮ ﻣﯽﺯﺍﯾﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻣﯽﺩﻫﺪ .
ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ، ﻗﺮﺁﻥ ﺩﺭ ﺁﯾﻪ ۳۷ ﺳﻮﺭﻩ ﺁﻝ ﻋﻤﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﻣﺤﯿﻂ ﺯﯾﺴﺖ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺳﺨﻦ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺮﯾﻢ ﺱ ) ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﺮﻭﺭﺷﮕﺎﻩ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺯﮐﺮﯾﺎ ( ﻉ ) ﺑﻪ ﮐﻤﺎﻻﺕ ﺑﺎﯾﺴﺘﻪ ﻭ ﺷﺎﯾﺴﺘﻪﺍﺵ ﻣﯽﺭﺳﺎﻧﺪ، ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺩﻭ ﺯﻥ ﺍﺳﻮﻩ ﺯﻧﺎﻥ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﯾﻪ ۱۲ ﺳﻮﺭﻩ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻭ ﺳﺘﻮﺩﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ .
ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﯿﻂ ﺯﯾﺴﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎﯼ ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﻣﯽﺳﺎﺯﺩ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺷﮑﻞ ﻣﯽﺑﺨﺸﺪ ﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﻭ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﺩﻧﯿﻮﯼ ﻭ ﺍﺧﺮﻭﯼ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺭﻗﻢ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ .
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﺎﻥ ﻧﻘﺶ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺭﻭﺷﻦﺗﺮ ﻭ ﻗﻮﯼﺗﺮ ﺍﺳﺖ؛ ﺯﯾﺮﺍ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻭﯾﮋﻩ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ، ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻫﻤﺴﺎﻻﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﯽﺁﻣﻮﺯﻧﺪ ﻭ ﯾﺎﺩ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﯽﺁﻣﻮﺯﺍﻧﻨﺪ .
ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻣﺤﯿﻂ ﺯﯾﺴﺖ ﺍﺻﻠﯽ ﺑﺸﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﮐﻪ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﯽ ﺑﺮ ﺷﺨﺺ ﻭ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺍﺭﺩ، ﺟﺎﻣﻌﻪ ﮐﻮﭼﮏ ﻣﺤﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎﻥ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽﺷﻮﺩ .
ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ ﺧﻮﯾﺶ، ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﺎﺕ ﮐﻮﭼﮏ ﻭ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﺍ ﺷﮑﻞ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ . ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺍﺑﻌﺎﺩ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﯽ ﺍﺳﺖ . ﺑﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﺎﺕ، ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ .
ﺍﺯ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ ﺭﻭﺣﯽ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ ﺟﻨﺴﯽ، ﺟﺴﻤﯽ ﻭ ﺟﺎﻧﯽ، ﺍﺯ ﻣﺎﺩﯼ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﻣﻌﻨﻮﯼ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ . ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﮐﻮﭼﮏﺗﺮﯾﻦ ﻭﺍﺣﺪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﮑﻞ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺑﺸﺮ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﺪﻫﺪ؛ ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﭼﺘﺮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﺯﯾﺮﺍ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﺯﯾﺎﺩ ﻭ ﺑﯽ ﺷﻤﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽﺑﺎﯾﺴﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺯﯾﺮ ﭼﺘﺮ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻗﺮﺍﺭﮔﯿﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪﻫﺎ ﺑﺮﺳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺑﺮﻫﺪ .
ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎﻥ ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮﯾﻦ ﺑﺨﺶ ﺍﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﯼ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﺱ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎ ﻭ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺣﻞ ﻭ ﻓﺼﻞ ﻣﯽﮐﻨﺪ .
ﺗﺮﮐﯿﺐ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﻣﯽﺑﺎﯾﺴﺖ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪﺍﯼ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺭﻭﺣﯿﺎﺕ، ﺍﺧﻼﻕ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻭ ﺣﺘﯽ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﺎﺷﻨﺪ؛ ﺯﯾﺮﺍ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺷﮕﺮﻑ ﺑﯿﻨﺶﻫﺎ ﺑﺮ ﻧﮕﺮﺵﻫﺎ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎ ﺍﻣﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻏﻔﻠﺖ ﮐﺮﺩ .
ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺑﯿﻨﺶ ﻭ ﻧﮕﺮﺵ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺑﯿﻨﺸﯽ ﻭ ﻧﮕﺮﺷﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺎﺷﺪ .
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ( ﺹ ) ﻣﯽﻓﺮﻣﺎﯾﺪ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﺼﻮﺻﯿﺎﺕ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﮐﻨﯿﺪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎﻥ ﺁﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﻫﺎﻟﯽ ﻣﺤﻞ ﺁﻧﺠﺎ ﭘﺮﺱ ﻭﺟﻮ ﮐﻨﯿﺪ .
ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻣﺤﻠﻪ ﻭ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎﻥ ﺣﺘﯽ ﺑﺮ ﺧﺮﯾﺪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﻘﺪﻡ ﺍﺳﺖ؛ ﻟﺬﺍ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﻌﯿﺎﺭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﺧﺮﯾﺪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﻫﺎﻟﯽ ﻣﺤﻞ ﻭ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎﻥ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ . ﺭﺳﻮﻝ ﮔﺮﺍﻣﯽ ﺩﺭ ﺣﺪﯾﺜﯽ ﻣﯽﻓﺮﻣﺎﯾﺪ : ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺭﻓﯿﻖ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻭ ﺗﻮﺷﻪ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺳﻔﺮ ﺑﺎﯾﺪ
ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻭ ﺗﻬﯿﻪ ﮐﺮﺩ .[63]
ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ( ﻉ ) ﺩﺭ ﮔﻔﺘﺎﺭﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯽﻓﺮﻣﺎﯾﺪ : ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺧﺮﯾﺪﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ، ﺭﻓﯿﻖ ﺳﻔﺮ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﺑﯿﺪ . [64]
ﺩﺭ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﺭﻓﺎﻩ ﺯﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﻓﻬﺎﻥ ﺑﯽ ﺩﺭﺩ، ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺣﻀﻮﺭ ﻭ ﺳﺎﯾﻪ ﻗﻮﯼ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﺎﺩﯼ ﮔﺮﺍﯾﺎﻧﻪ، ﻧﻮﻋﯽ ﺗﮑﺒﺮ ﻭ ﺧﻮﺩﭘﺴﻨﺪﯼ ﻭ ﺧﻮﺩﺑﺰﺭﮔﯽ ﺩﺭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺷﺪ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﯽ ﻧﯿﺎﺯ ﻣﯽﺩﺍﻧﺪ.
ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺑﺎﻻ ﺷﻬﺮﯼ ﺍﻋﯿﺎﻥ ﻧﺸﯿﻦ، ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﮐﻪ ﻧﮕﺮﺵﻫﺎ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﯽ ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺧﻮﺩﭘﺴﻨﺪﯼ ﻭ ﺧﻮﺩﺑﺮ ﺗﺮﺑﯿﻨﯽ ﻭ ﺑﯽ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﻣﻮﺟﺐ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺩﻭﺭ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﺎﺳﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﻫﯿﭻ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺗﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻮﯼ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ؛ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ ﺑﺮﺧﻼﻑ ﻣﺒﺎﻧﯽ ﻭ ﺍﺻﻮﻝ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﻭ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺍﯾﺠﺎﺩﯼ ﺁﻥ، ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﮐﺎﺳﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺭﻭﺣﯽ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩﺗﺮ ﺍﺳﺖ.
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﮐﻤﺘﺮ ﯾﺎ ﺩﺭ ﺣﺪ ﺻﻔﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺘﻪﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻏﺎﻓﻠﻨﺪ .
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻧﺨﺴﺖ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺍﺻﻠﯽ ﮐﻪ ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎﯼ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻭ ﺁﺳﺎﯾﺶ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺗﻮﺟﻪ
ﺩﺍﺭﺩ.
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ {صلی الله علیه وآله وسلم} ﺩﺭ ﺣﺪﯾﺜﯽ ﻣﯽﻓﺮﻣﺎﯾﺪ : « ﺣﺮﻣﺖ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﺮ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ، ﭼﻮﻥ ﺣﺮﻣﺖ ﺧﻮﻥ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ .[65]
ﺯﯾﺮﺍ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﮐﺴﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﺄﻣﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺧﻮﻥ ﻭ ﺟﺎﻥ ﻭﯼ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﮑﻞ ﺑﺨﺸﺪ .
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺍﺻﻮﻝ ﺭﻭﺍﻥ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺍﺯ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﮔﺮﺩ ﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺭﻭﺣﯽ ﻭ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺗﺎ ﭘﺎﺳﺨﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺭ ﺑﻪ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ ﺍﻣﻨﯿﺘﯽ، ﺭﻭﺣﯽ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﻭ ﻣﺎﺩﯼ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺪﻫﻨﺪ .
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺁﯾﻪ ۷۸ ﺳﻮﺭﻩ ﯾﻮﻧﺲ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻣﯽﮐﻨﺪ : ﻭﺃﻭﺣﯿﻨﺎ ﺍﻟﯽ ﻣﻮﺳﯽ ﻭ ﺃﺧﯿﻪ ﺃﻥ ﺗﺒﻮﺀﺍ ﻟﻘﻮﻣﮑﻤﺎ ﺑﻤﺼﺮ ﺑﯿﻮﺗﺎ .. ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﮐﺮﯾﻢ، ﻭﺍﮊﻩ ﺟﺎﺭ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﯾﻪ ۳۶ ﻧﺴﺎﺀ ﻭ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﯾﻪ ۴۸ ﺍﻧﻔﺎﻝ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
ﺟﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﯾﻪ ﺍﻭﻝ، ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﻣﻌﻨﯽ ﻭ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﺩﻭ ﺗﺮﮐﯿﺐ ﺍﻟْﺠﺎﺭِ ﺫِﯼ ﺍﻟْﻘُﺮْﺑﯽ ﻭ ﺍﻟْﺠَﺎﺭِ ﺍﻟْﺠُﻨُﺐِ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺁﯾﻪ، ﺍﻗﻮﺍﻝ ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻗﺮﯾﻨﻪ ﺍﯾﻦﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺗﺮﮐﯿﺐ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻫﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻧﺪ، ﺍﺣﺘﻤﺎﻻً ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺍﻟﺠﺎﺭ ﺫﯼ ﺍﻟﻘﺮﺑﯽ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻭ ﻣﺮﺍﺩﺍﺯ ﺍﻟﺠﺎﺭ ﺍﻟﺠﻨﺐ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺩﻭﺭ ﺍﺳﺖ ، ﺟﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﯾﻪ ﺩﻭﻡ، ﻣﺸﺘﻖ ﺍﺯ ﺟﻮﺍﺭ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﭘﻨﺎﻩ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
نتیجه
طبق اين پژوهش می توان چند نکات مهم بیان نمود.
۱- در قرآن مجید نیکی به همسایگان چه همسایه نزدیک و چه دور مورد تاکید شده است،
ﻭَ ﺍﻟْﺠﺎﺭِ ﺫِﯼ ﺍﻟْﻘُﺮْﺑﯽ ﻭَ ﺍﻟْﺠﺎﺭِ ﺍﻟْﺠُﻨُﺐِ. [66]
ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻭ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺩﻭﺭ ﺍﺣﺴﺎﻥ ﮐﻦ.
۲- نیکی با جیران چه قدر اهمیت دارد این موضوع را در آیه ۳۶ سوره نساء می توان دید که وقتی خداوند به عبودیت خود و نهی از شرک و نیکی برای والدین امر فرمود در همین جا نیکی با همسایگان هم فرموده که این دلیل بر اهمیت و جایگاه ویژه حقوق همسایگان در نزد خداوند می باشد.
وَاعْبُدُوا اللّهَ وَلاَ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ.[67]
۳- پیمبر اکرم صلی الله علیه وآله در طول عمر شریف خودشان درباره همسایگان اینقدر تاکید داشتند که مولی الموحدین علی علیه السلام می فرمایند: ﺍﻟﻠّﻪ َ ﺍﻟﻠّﻪ َ ﻓﯽ ﺟﯿﺮﺍﻧِﮑُﻢْ ﻓَﺈِﻧَّﻬُﻢْ ﻭَﺻِﯿَّﺔُ ﻧَﺒِﯿِّﮑُﻢْ، ﻣﺎﺯﺍﻝَ ﯾُﻮﺻﯽ ﺑِﻬْﻢِ ﺣَﺘّﯽﻇَﻨَﻨّﺎ ﺍَﻧَّﻪُ ﺳَﯿُﻮﺭِّﺛُﻬُﻢْ.[68]
ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﺘﺮﺳﯿﺪ ! ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﺘﺮﺳﯿﺪ ! ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺗﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ . (ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ) ﺑﻪ ﻗﺪﺭﯼ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﯽ ﺑﺮﺩﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﻣﯿﺮﺍﺛﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ.
۴- اسلام علاوه از جنبه انفرادی ،جنبه اجتماعی هم زیاد تاکید می ورزد، که حقوق همسایگان مورد تاکید بطور ویژه شده است.
۵- دین مبین اسلام به نسبت ادیان دیگر در مورد حقوق بشر زیاد صحبت نموده است حقوق همسایگان یک مثال بارز در این مورد می باشد.
منابع و مآخذقرآن کریم.نهج البلاغه.ابن بابویه شیخ صدوق ، خصال، انتشارات جاویدان 1362 ش.ابن بابویه، علل الشرایع، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم.ابن حجر عسقلانی، سبل الاسلام، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۳۰۰ه..ابو القاسم پاینده، ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ، انتشارات جاویدان 1324 ش.ابو الوارث محمد علی ، نزهة المجالس، دار الکتب العلمیه 1419 ق.ابو الفتح آمدی، غررالحکم و درر الکلم، دار الکتاب الاسلامیه 1375 ش.رفسنجانی اکبر هاشمی ، تفسیر راهنما، قم، انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ۱۳۷۳، ش.راغب اصفهانی ، مفردات فی الفاظ القرآن الکریم، ، ذیل واژه {جور} ناشر دار الکلم 1415 ق.حرانی ابن شعبه ، تحف العقول، تهران ، 1376 ش.دیلمی ، ارشادالقلوب، ناشر رضی 1412 ق.شعیری ابو محمد ، جامع الاخبار،ناشر المبطبعة الحیدریه 1373ششهید ثانی ، مسكّن الفؤاد، ناشر آل البیت 1407 ق.طوسی، الخلاف، مؤسسه نشر جامعه مدرسین قم، ۱۴۰۷ ه. ق.طباطبایی سید محمدحسین المیزان فی تفسیر القرآن،دفتر انتشارات اسلامی 1382 ش.طیب حاج سید حسین ،تفسیر اطیب البیان، ناشر مؤسسه سبطینن 1386 ش.طبرسی حسن بن فضل ، مكارم الاخلاق،ناشر شریف رضی 1306 ش.عبد العظیمی حسین بن احمد الحسینی الشاه ، تفسیر اثنی عشری، انتشارات فراهانی 1377 ش.فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، المحجة البیضاء ، مؤسسه نشر الاسلامیه ، 1376 ش.قمی شیخ عباس،سفینة البحار، دار الاسوه 1344ش.قرشی سید علی اکبر ، تفسير احسن الحديث، ناشر بنیاد بعثت 1355ش.کلینی، محمد یعقوب، اصول ﻛﺎﻓﻰ، ترجمه محمد بااقر ، ناشر المکتبة الاسلامیه 1377 ش.محمدمعین، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۲، ذیل واژه همسایه.محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه: حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۱ ه. ق.ماوردي محمد ؛ النکت و العيون تفسیر الماوردی، دار الکتب العلمیه 450 ق.مبیدی ابو الفضل رشید الدین تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار، دانشکده ادبیات 1325 ش.مشکینی ، نصایح، تهران 1396 ش.مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، دار الکتب الاسلامیه 1315 ق.ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، برگزیده تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش.نور الثقلین ، مؤسسه اسماعیلیان، طبع چهارم، ۱۴۱۲ هـ ق.نوری میرزا حسین ، مستدرك الوسائل، ناشر آل البیت 1319 ش.
[1] . ﻧﺴﺎﺀ/ 36.
[2] . ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ، ﺡ 55.
[3] . ﻛﺎﻓﻰ، ﺝ 2 ، ﺹ 236 ، ﺡ 24.
[4] . ابن بابویه، علل الشرایع، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم.
[5] . محمدمعین، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۲، ذیل واژه همسایه.
[6] . مفردات فی الفاظ القرآن الکریم، ص ۱۰۱، ذیل واژه {جور}.
[7] . اصول کافی، ج ۲، ص ۶۶۹.
[8] . محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه: حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۱ ه. ق، ج ۲، ص ۹۲۲.
[9] . اصول کافی، ج ۲، باب حدالجوار، ص ۶۹۹.
[10] . اصول کافی، ج ۲، باب حدالجوار، ص ۶۹۹.
[11] . شیخ طوسی، الخلاف، مؤسسه نشر جامعه مدرسین قم، ۱۴۰۷ ه. ق، ج ۴، ص ۱۵۴.
[12] . ابن حجر عسقلانی، سبل الاسلام، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۳۰۰ه. ق، ج ۴، ص ۱۶۶.
[13] . سوره نساء آیت 36.
[14] . برگزیده تفسیر نمونه.
[15] . سوره توبه آیت 6.
[16] . برگزیده تفسیر نمونه.
[17] . سوره مؤمنون آیت 88.
[18] . تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص151.
[19] . سوره انفال آیت 88
[20] . تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص151.
[21] . محمد ماوردي؛ النکت و العيون؛ ج 2، ص 325/ سيدمحمدحسين طباطبايي؛ الميزان؛ ج 9، ص 97.
[22] . سورهء جن،آیهء 22.
[23] . سوره احزاب آیه 88.
[24] . نساء: ۳۶.
[25] . المیزان فی تفسیر القرآن،ذیل تفسیر آیات 36-42 سورهء نساء.
[26] . تفسیر اطیب البیان،حاج سید حسین طیب،ج 4،ص 27-78.
[27] . تفسیر اثنی عشری،حسین بن احمد الحسینی الشاه عبد العظیمی،ج 2، ص 431 و 433.
[28] . ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، قم، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۲، ص ۳۸۰.
[29] . ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، قم، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۲، ص ۳۸۰.
[30] . سید محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه: سیدمحمدباقرموسوی همدانی، قم، مطبوعات دارالعلم، ۱۳۴۴، ج ۸، ص ۱۱۴.
[31] . اکبر هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، قم، انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ۱۳۷۳، ج۳، صص۳۷۶ و۳۷۷.
[32] . غررالحکم و درر الکلم، ح ۹۵۲۸؛ میزان الحکمه، ج ۲، ص ۹۱۶.
[33] . اصول کافی، ج ۶، ص ۵۷۶.
[34] . سوره بقره ، آیه ۸۳ ـ سوره انعام ، آیه ۱۵۱ ـ سوره اسراء ، آیه ۲۳.[35] . نور الثقلین ، جلد ۱، صفحه ۴۸٠، مؤسسه اسماعیلیان، طبع چهارم، ۱۴۱۲ هـ ق ـ کافى ، جلد ۲، صفحه ۶۶۹، دار الکتب الاسلامیة ـ
[36] . برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش.
[37] . سوره تحریم 11.
[38] . تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار.
[39] . تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار.
[40] . نهج البلاغه،خطبهء 105.
[41] . نهج البلاغه،خطبهء 108.
[42] . نهج البلاغه،خطبهء 108.
[43] . نهج الفصاحه،ص 546،لئالی الاخبار،تویسرکانی،ج 2،ص 5؛سفینة البحار،ج 1،ص 413 414.
[44] . کافی،ج 2،ص 669؛وافی،ج 1،ص 351.
[45] . نهج الفصاحه، ح 554.
[46] . خصال، ص 544.
[47] . نهج البلاغه، نامه 31.
[48] . خصال، ص 569.
[49] . مسكّن الفؤاد، ص 105.
[50] . مستدرك الوسائل، ج8، ص429، ح9897.
[51] . تحف العقول، ص 409.
[52] . نهج الفصاحه، ح 2532.
[53] . ارشادالقلوب، ج1، ص183.
[54] . مكارم الاخلاق، ص 125.
[55] . غررالحكم، ح 5453.
[56] . نهج الفصاحه، ح 1839.
[57] . ﻧﻬﺞﺍﻟﺒﻼﻏﻪ، ﻧﺎﻣﻪ
[58] . المحجة البیضاء،ج 3،ص 422؛نصایح،آیة اللّه مشکینی،ص 130؛ جامع الاخبار،ص 387.
[59] . نهج البلاغه،خطبهء 214.
[60] . نزهة المجالس،ج 1،ص 338.
[61] . کافی،ج 2،ص 669؛وافی،ج 1،ص 351.
[62] . بحار الانوار،ج 71،ص 151.
[63] . ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ، ﺣﺪﯾﺚ ۱۳۱۶.
[64] . ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ، ﺣﺪﯾﺚ ۰۸۴.
[65] . ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ، ﺣﺪﯾﺚ۹۵۳۱.
[66] ﻧﺴﺎﺀ : 36
[67] . سوره نساء آیه 36.
[68] . نهج البلاغه نامه ۴۷.
رشته:
فقه و معارف اسلامی گرایش قرآن
موضوع:
حقوق همسایگی در قرآن و حدیث
استاد راهنما:
آقای سید علی واعظ زاده
پژوهشگر:
زاهد حسین مری مشهدی
کدتحصیلی: 1254831
کشور: پاکستان
سال1399
تاريخ : شنبه ۱۴۰۰/۰۹/۲۰ | 11:46 PM | نویسنده : زاھد حسین محمدی |
.: Weblog Themes By Pichak :.